چگونه رضایت خداوند را جلب کنیم ؟/دعای روز سی ام

 


مناجاة الخائفین

 

اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ علی ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْکَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین.

خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار اشد فرعش بر اصل به حق مولای ما حضرت محمد(ص)و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.

 

 


 

 

شرح دعای روز سی‌ام ماه مبارک رمضان

 

 خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خوشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقای ما محمد و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.

شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد

 

ارزش هر طاعت به مقبولیت آن است. تا نماز ما قبول نشود ارتقا نمی‌یابد و بالا نمی‌رود تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست و ارجی و اوجی ندارد قبول اعمال به نیت و اخلاص و تقید و عبودیت در برابر خداست.

سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او می‌خواهیم روزه‌مان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آن گونه که تو و رسولت از آن راضی باشند.

آری، خداوند روزه‌ای را ارزش می‌نهد و می‌پذیرد که آمیزه‌ای از پرهیز و ایمان باشد. در این حال شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد.

طاعت و عبادتی که آلوده گناه باشد ارزشی ندارد دهانی که به روزه بسته شده اما به غیبت و تهمت همواره گشوده است، مهر روزه را هم شکسته!

شنیده‌ایم زنی زبان به غیبت گشود در حالی که روزه بود، پیامبر فرمود: برو بخور! دیگر روزه نیستی!

از خدا می‌طلبیم دل و زبانمان را از گناه دور بدارد و روزه ما را مقبول و مورد رضایت خود پیامبر و اهل‌بیتش قرار دهد. و مهر «شکر» و «قبول» آن‌ها را بر آن ثبت کند.

 

رضایت و خشنودی خدا در چیست و چگونه خداوند از انسان راضی می‌شود؟

ساعت عبادت و دعا

رضایت و خشنودی خدا امری نسبی است، به این معنا که خداوند مجموعه قوانینی را برای تکامل و پیشرفت بشریت و سعادت و خوشبختی آنان فرستاده است، آن قوانین تشریعی که به صورت وحی و کتاب آسمانی و تفسیر و تفصیل آن توسط اولیای الهی و معصوم در اختیار انسان قرار گرفته، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را تشکیل می‌دهد، انسان کامل کسی است که با اطاعت کلیه قوانین الهی، رضایت و خشنودی خدا را کسب کرده باشد، از سویی می دانیم همه انسان‌ها از لحاظ معرفت و شناخت، ایمان و معنویت، اطاعت و تسلیم پذیری عملی فرمان الهی یکسان نیستند، خداوند از چهارده معصوم(ع) راضی و خشنود است، چنان که از سلمان و ابوذر و مقداد نیز رازی و خضوعند است. اما میزان و نسبت رضایت مندی خداوند به میزان عمل آنان از لحاظ کمیت و کیفیت و اخلاص و معرفت آنان بستگی دارد.

از سویی میدانیم برخی اعمال از ویژگی‌های برتر و ممتازی برخوردارند، به گونه‌ای که می‌توان آن‌ها را به عنوان اصول و زیر کارهای جلب رضایت و خشنودی خداوند دانست. باید به قرآن که زبان خداوند است، مراجعه نمود و از زبان او کشف کرد که انجام چه کارهایی موجب جلب رضایت حضرتش می گردد. رضایت و خشنودی خدا در بیش از سی آیه بیان شده است.

به برخی از آیات که تقریباً در بر دارنده محتوای بقیه آیات و بیان کننده همه ویژگی‌هایی است که رضایت خداوند را جلب می‌کند اشاره می‌شود.

قرآن در مورد حضرت اسماعیل(ع) می‌فرماید: اسماعیل همواره مورد رضایت و خشنودی پروردگارش بود، چه این که او خوش قول و صادق الوعد بوده و پیوسته خانواده‌اش را به نماز و زکات توصیه می‌نمود

رضوان و رضایت خدا شامل کسانی می‌گردد که:

1 - ایمان به خدا و قیامت داشته باشند.

2 - خانه و وطن خویش را برای حفظ دینشان رها کنند و هجرت نمایند.

3 - با مال جان خویش در راه خدا جهاد نمایند.

4 - پیوسته پیرو ولایت و رهبری باشند.

5- رضایت خدا را در صدق و راستی (گفتار و عمل) باید جست و جو کرد.

 

عملی که موجب رضایت خداوند از حضرت اسماعیل(ع) شد

قرآن در مورد حضرت اسماعیل(ع) می‌فرماید: اسماعیل همواره مورد رضایت و خشنودی پروردگارش بود، چه این که او خوش قول و صادق الوعد بوده و پیوسته خانواده‌اش را به نماز و زکات توصیه می‌نمود.

محبت به پدران و فرزندان و اقوام، بسیار خوب است و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روی محبت خدا قرار می‌گیرد، ارزش خود را از دست می‌دهد

 

در سوره توبه می‌فرماید: رضایت و خشنودی خدا شامل حال مردان و زنان مؤمنی می‌گردد که:

1 - در برابر مسلمانان احساس مسئولیت می‌کنند و یار و یاور یکدیگرند و همدیگر را تأیید و تقویت می‌کنند.

2 - پیوسته امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.

3 - در اقامه نماز و بر افراشته شدن فرهنگ و محتوای آن تلاش می‌کنند.

4 - زکات مال خویش را می‌پردازند و از دستگیری فقرا و مستمندان غفلت ندارند.

5 - پیرو خدا و پیامبر هستند.

 

رضایت و خشنودی خدا در حزب اللهی شدن است

عبادت

حزب اللهی شو تا خدا از تو راضی گردد و از مواهب و الطاف خویش تو را بهره‌مند سازد تا تو نیز از او خوشحال و خشنود گردی. در دو آیه از حزب اللَّه و در یک آیه از حزب الشیطان  سخن به میان آمده است. در سوره مجادله دو حزب مذکور و ویژگی‌های طرفداران آن‌ها بیان شده و با هم مقایسه گشته است.

خداوند، رضایت و خشنودی خویش را از حزب اللَّه در این سوره بیان کرده است. به بیان دیگر: خداوند به رغم میل غوغاسالاران دور از فرهنگ قرآن روزگار ما، جامعه را به دو طیف خودی و غیر خودی یا حزب اللَّه و حزب الشیطان تقسیم نموده و به مؤمنان هشدار داده است که جمع میان محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل ممکن نیست. باید از میان آن دو یکی را برگزید:

هیچ گروهی را نمی‌یابی که ایمان به خدا و قیامت داشته باشد و در عین حال با دشمنان خدا و رسول اظهار دوستی نماید، هر چند آنان پدران، فرزندان، برادران یا خویشان آن‌ها باشند.

محبت به پدران و فرزندان و اقوام، بسیار خوب است و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روی محبت خدا قرار می‌گیرد، ارزش خود را از دست می‌دهد.

زمانی خداوند از شما رضایت دارد و از عملکرد شما خشنود می‌گردد که حب و بغض‌ها و دوستی و دشمنی‌ها را برای خدا خالص کنید. امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمنی می‌کند و برای خدا می‌بخشد، ایمانش کامل است.

در سوره ممتحنه می‌فرماید: اگر شما مسلمانان برای رضای خدا و خشنودی او هجرت کردید و جهاد نمودید، پس با دشمنان خدا و دشمنان خودتان هرگز طرح دوستی نریزید.

 

حزب اللهی کیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

وقتی دانستیم، خشنودی خدا در حزب اللهی شدن است، باید بدانیم حزب اللهی شدن نیازمند چه صفاتی است و حزب اللهی کیست؟ حزب اللهی را از راه اعتقادات و عملکردها و وضع ظاهرشان باید شناخت. آن‌ها کسانی هستند که:

 

در سوره فتح وقتی موضوع بیعت رضوان مطرح می‌شود، ملاک رضایت و خشنودی خدا از شرکت کنندگان در آن بیعت، اطاعت محض از رهبری بیان می‌گردد

1 - خدا خط ایمان را بر صفحه دلشان نوشته است.

 

2 - توسط روح مورد تأیید و تقویت قرار گرفته‌اند.

3 - ویژگی بارز و ممتاز حزب اللهیان، ولایت پذیری آنان است. قران بعد از بیان آیه ولایت می‌فرماید: و من یتول اللَّه و رسوله و الذین آمنوا فان حزب اللَّه هم الغالبون.

دروغ میگویند کسانی که می‌پندارند جزو حزب اللَّه هستند، اما فعالیت‌های آنان خلاف جهت ولایت و رهبری امت سامان می‌یابد.

در سوره فتح وقتی موضوع بیعت رضوان مطرح می‌شود، ملاک رضایت و خشنودی خدا از شرکت کنندگان در آن بیعت، اطاعت محض از رهبری بیان می‌گردد.

امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمنی می‌کند و برای خدا می‌بخشد، ایمانش کامل است

 

 سپس اوصاف یاران همراه و همگام پیامبر(ص) را تحت عنوان والذین معه در پنج وصف ذکر می‌کند :

1 - در برابر کفار، شدید و استوار چون سدی محکم می‌ایستند.

2 - میان خود و نسبت به برادران دینی خود رحیم و مهربانند.

3 - پیوسته آنان را در حال عبادت، رکوع و سجود می‌بینی.

4- همواره فضل خدا و خشنودی او را می‌طلبند و مخلصند.

5 - سیما و ظاهر آنان چون باطنشان با کفار و فاسقان تفاوت دارد. سیمای ظاهری آنان به خوبی نشان می‌دهد متدین، با نماز و خاضع و مرتبط با خدا هستند.

 

خشنودی خدا جز با یاد خدا به دست نمی‌آید

آخرین سخن این که تا انسان به مقام عبودیت و بندگی محض نرسد و از این راه نفس مطمئنه را تحصیل نکند، نمی‌تواند به رتبه راضیة و مرضیة،  که مقام رضا و خشنودی متقابل خدا و بنده است، نایل گردد. تحصیل آن نیز با ذکر عملی خداوند میسر است: الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب. 

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان

 


 

منابع :

سایت مفاد

سایت عرفان




تاریخ : دوشنبه 93/5/6 | 11:29 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

مؤمن



مؤمن کسی است که به خدا ایمان دارد و این ایمان باعث آرامش او می‌گردد.

فهرست مندرجات1 - تعریف مؤمن
2 - متعدی شدن مؤمن با «ل» و «یاء»
3 - مؤمن در اصطلاح قرآنی
4 - ایمان و عمل صالح
5 - مقایسه میان مؤمن و کافر
       5.1 - ازدیاد ایمان مؤمنین با یاد خدا
       5.2 - سرپرست مؤمنان بودن خدا
       5.3 - آرامش قلب مؤمنین
       5.4 - پیرو حق بودن مؤمنین
6 - بایسته‌های ایمان
       6.1 - اطاعت از خدا
       6.2 - برپا داری نماز
       6.3 - جهاد در راه خدا
       6.4 - اجرای عدالت
       6.5 - انفاق
       6.6 - تبّری و بیزاری از دشمنان خدا
       6.7 - توکّل
       6.8 - پرهیز از ربا خواری
       6.9 - اجتناب از کم فروشی
7 - آثار و نتایج ایمان
       7.1 - آرامش
       7.2 - قبولی اعمال
       7.3 - نزول خیر و برکت الهی
       7.4 - بهره‌مندی از حیات معنوی
       7.5 - نورانیّت
       7.6 - دریافت پاداش بطور کامل
       7.7 - آمرزش و پاداش بزرگ الهی
       7.8 - ورود به بهشت و روزی بی‌حساب
8 - پی آمدهای بی‌ایمانی
       8.1 - پلیدی
       8.2 - ولایت شیطان
       8.3 - عذاب دردناک
       8.4 - انحراف از صراط مستقیم
       8.5 - تحیّر و سرگردانی
       8.6 - در زمره زیانکارترین افراد
9 - پانویس
10 - منبع
**************************

معنای صفت مؤمن درباره خداوند

 

 

بر طبق آیات قرآن کریم یکی از اسماء خدا «المؤمن» یعنی امن بخش و اطمینان بخش است. اگر بنده ای به پیشگاه او برود ذکر او و یاد او به دلش امنیت و آرامش می دهد. به انسان هم ""مؤمن"" گفته شده است و به خدا هم ""مؤمن""، ولی به انسان که می گوییم ""مؤمن"" به یک معنا می گوییم، به خدا که می گوییم ""مؤمن"" به معنی دیگر.
علمای ادب معانی ابواب ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید فیه را ذکر می کنند. گاهی لفظی را می برند به باب افعال مثلا أمن یأمن را می برند به باب افعال، می شود امن یؤمن، و مصدرش ایمان. یکی از معانی باب افعال که اغلب الفاظش به آن معناست این است که فعل لازم را متعدی می کند مثلا ذهب یعنی رفت، اذهب یعنی برد او را. معنی دیگرش این است که صار ذا...؛ یعنی صاحب فلان چیز شد. مثلا می گویند این زمین سبز شد و معنایش این است که صاحب سبزی شد. حال، به خدا وقتی که می گوییم ""مؤمن"" آن معنی اول را دارد؛ یعنی بخشنده امنیت. خدا مؤمن است، آن است که به بندگان خود امنیت می دهد یعنی اگر بنده ای به او ایمان بیاورد، اگر بنده ای ذاکر او باشد، اگر بنده ای با او پیوند برقرار کند، یک امان و یک اطمینان قلبی پیدا می کند که دیگر هیچ قدرتی نمی تواند او را متزلزل کند ولی به بنده وقتی می گوییم ""مؤمن"" یعنی "صار ذا أمن"؛ یعنی مطمئن گشت. پس ما مؤمنیم، او هم مؤمن است، ما مؤمنیم یعنی به وسیله او امنیت را کسب می کنیم، او مؤمن است یعنی او بخشنده امنیت به ماست.

 

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 6- صفحه 211-210

منـابـع   

http://tahoor.com/fa/Article/View/22740

  

دایرة المعارف طهور

تذکر: یکی از معانی مؤمن در باره خداوند آن است که خداوند به ذات خود  وبه خود ایمان دارد واول ایمان ، ایمان خداوند به ذاتش است . مثل اینکه در عرف کسی بگوید که من به وجودم وبه خودم وبه فکرم وعقیده ام  واعتقادم و...ایمان دارم. خداوند به خودش وبه اسماء وصفاتش  ، به علم وقدرت وحیات وکمالش ایمان دارد. پس اولین ایمان در هستی ، ایمان خداوند به ذات وبه اسماء وصفاتش می باشد وسائر ایمان ها با شدت وضعفی که دارند از آنجا ناشی شده است. مثل رحیم بودن که از صفات خداوند است  وهررحمتی در هرجایی که ظهور می یابد از رحیم بودن خداوند نشأت می گیرد.   سید اصغر سعادت میرقدیم

 

   



تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 2:48 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
محسنی‌اژه‌ای:
دادستان کل کشور در واکنش به تلاش برخی جریان‌ها برای رفع حصر سران فتنه، گفت: سران فتنه نه تنها نباید رفع حصر شوند بلکه باید ترتیباتی شود تا آنها تاوان جرم و گناه بزرگی که مرتکب شده‌اند را پس بدهند.
سران فتنه نه تنها رفع حصر نمی‌شوند بلکه تاوان جرم بزرگشان را هم باید پس بدهند
به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام و المسلیمن غلامحسین محسنی‌اژه‌ای دادستان کل کشور در گفت‌وگو با تسنیم با بیان اینکه سران فتنه به ملت ظلم و مرتبک جرم شده‌اند در پاسخ به سؤالی درباره تلاش برخی جریان‌ها برای رفع حصر سران فتنه، گفت: نظام با تمام سعه‌صدر خود با سران فتنه برخورد کرده است و دلیلی برای رفع حصر وجود ندارد.

وی با بیان اینکه سران فتنه به امول عمومی و خصوصی خسارت وارد کرده‌اند، تصریح کرد: سران فتنه جان مردم را به خطر انداختند و در فتنه برخی کشته شدند که اینها در این مسائل شریک هستند و تا زمانی که جبران و توبه نکنند و در مقابل ظلمی که کردند اقدامی انجام ندهند، چرا باید رفع حصر شوند؟

دادستان کل کشور تاکید کرد: سران فتنه نه تنها  نباید رفع حصر شوند بلکه باید ترتیباتی اتخاذ داده شود که اینها تاوان گناه بزرگ و جرم بزرگی که مرتکب شده‌اند را پس بدهند.



تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 2:34 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
چرا مراجع در رویت ماه اختلاف دارند؟
  (به بهانه نزدیکی به عید فطر)

 

در روزهای نزدیک به عید فطر سوالهای زیادی برای مردم در خصوص اختلاف مراجع در رویت هلال ماه پیش می آید

به عنوان مثال:

آیا مراجع همدیگر را قبول ندارند ؟

آیا مراجع به گفته هم یقین نمی کنند ؟

مگر می شود مرجعی از یک کشور دیگر ماه را ببیند ؟

و ...

 پاسخ به این سوالات بسیار راحت است . مراجع همدیگر را کاملا قبول دارند اما مبنای این بزرگواران در رویت هلال متفاوت است

 ما در اینجا به بیان برخی از نظریاتی می پردازیم که مشهور تر است

1-  بعضی از مراجع عظیم الشأن فعلی، رؤیت هلال با چشم مسلح را در ثبوت اول ماه کافی می دانند

2- اما گروهی دیگر از این بزرگواران فقط رؤیت با چشم غیر مسلح را درست می دانند

3- مبنای برخی دیگر  از آنان در ثبوت اول ماه، اشتراک در شب (به این معنی که در لحظه رؤیت هلال در نقطه ای از زمین، ماه جدید برای سایر نقاطی هم که در شب قرار گرفته اند واشتراک درشب دارند، ثابت می شود)

4- مبنای عده ای دیگر اشتراک آفاق است (به این معنی که در هر کجای زمین هلال دیده شود، اول ماه برای تمام نقاط زمین که در افق مشترک دارند شروع می گردد)

5- اما جمع دیگری از مراجع بزرگوار نیز هستند که هم قائل به اختلاف آفاق هستند و هم بر رؤیت با چشم غیر مسلح تأکید دارند

6- نظر دیگری که هست این است که اگر منطقه ای  که در آن منطقه ماه دیده شده در شرق منطقه شما قرار داشته باشد برای منطقه شما هم حجت است

به هر حال این اختلاف امری بسیار طبیعی است مثل اختلاف در بقیه ابواب فقه . و  وظیفه ما هم تقلید از اعلم است

http://manbarak.blogfa.com/سایت   منبرک




تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 2:25 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

تکرار تاریخ
1g(1

قبل از خواندن این مطلب حتما اینجا راببینید

در پیشامدهای بحرانی و سخت بخصوص در عرصه های سیاسی و اجتماعی ابرهای تیره ناامیدی و تردید جلوی چشمان دغدغه مندان را می گیرد و آنها را دچار شک و حیرت می سازد و نسبت به آینده دچار یأس و ناامیدی می شوند. دیروز که از کتابخانه بیرون می آدم و به دنبال خرید کتابی بودم ناگهان شخصی جلویم سبز شد که مدتها بود او را ندیده بودم. او دوست قدیمی من بود که شاید یک سالی از آخرین ملاقات ما می گذشت. همچون سابق سر صحبت را در گوشه خیابان آغاز کردیم که حدود یک ساعت و نیم به طول انجامید. اگر چه در صداقت و خیرخواهی او تردیدی نداشتم اما در لابه لای سخنان او روح یأدس و نا امیدی را در او مشاهده کردم. اما وقتی که با قطعی سخن گفتن من در تحلیل جریانات و امور مواجه شد تعجب کرد. او از ملاک یقین و قطعیت من پرسید که در جواب او را به مطالعه تاریخ حواله دادم.

آری درست گفته اند که «زندگی تکرار تاریخ است» و از همین روست که قرآن کریم تاریخ و سرگذشت پیشینیان را یکی از منابع بسیار مهم شناخت و گنجینه بی پایان معرفت بشری دانسته اند.

استاد مطهری می نویسد:

  1.  در قرآن آیات بسیارى است که به مطالعه اقوام گذشته دعوت مى کند و آن را مانند یک منبع براى کسب علم معرفى مى کند از نظر قرآن تاریخ بشر و تحولات آن بر طبق یک سلسله سنن و نوامیس صورت مى گیرد، عزتها و ذلتها و موفقیتها و شکستها و خوشبختیها و بدبختیهاى تاریخى حسابهایى دقیق و منظم دارد و با شناختن آن حسابها و قانونها مى توان تاریخ حاضر را تحت فرمان در آورد و به سود سعادت خود و مردم حاضر از آن بهره گیرى کرد.(1)
  2. قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فى الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین؛(2) پیش از شما سنتها و قانونهائى عملا به وقوع پیوسته است پس در زمین و آثار تاریخى گذشتگان گردش و کاوش کنید و ببینید پایان کار کسانى که حقایقى را که از طریق وحى به آنها عرضه داشتیم دروغ پنداشتند به کجا انجامید.

مقام معظم رهبری مطالعه تاریخ معاصر را برای طلاب جوان امری ضروری و حیاتی معرفی می کند بصیرت و بینش سیاسی را در انسان بوجود می آورد. از این مطالعه تاریخ برای یافتن بصیرت و بینش سیاسی امری ضروری و لازم است. ایشان می فرماید:

«نمیخواهیم به افتخار به گذشتگان اکتفا کنیم، اما میخواهیم از راه شناختن تاریخ خود، گذشته‌ى خود و برجستگان این تاریخ، خود را درست بشناسیم؛ امروزمان را درست بفهمیم و راه فردامان را تشخیص بدهیم و باز کنیم.»(3)

همچنین سفارش می کنند:

  1. «من کلا به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاب توصیه مى‌کنم که آگاهیهاى خودشان را افزایش دهند. بسیارى از این کجرویهایى که شما ملاحظه مى‌کنید، ناشى از کمبود آگاهى است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌اى که تحصیل مى‌کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءالله جزو نخبگان برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتى قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید. نسل امروز ما درست نمى‌داند که انقلاب اسلامى چگونه این کشور را از چنگال آن رژیم خلاص کرده است. این را ما که با همه‌ى پوست و گوشت و همه‌ى هستى خود آن رژیم را حس کردیم، خوب مى‌دانیم. اینها باید منعکس و گفته شود. البته در این زمینه، چیزهایى هم نوشته شده است. ... ما چنین رژیمى را پشت سر گذاشتیم. پدر او چرا روى کار آمده بود؟ چون یک کودتاى انگلیسى شده بود و آنها این‌طور خواسته بودند. شما باید اینها را بدانید. شما باید تاریخ کودتاى رضاخان در اسفند 1299، بعد رسیدنش به سلطنت در 1303، بعد جانشین شدن محمدرضا را بدانید. البته در تلویزیون هم برنامه‌هاى خوبى گذاشتند و اینها را تشریح کردند. در کتابهایى هم این مطالب نوشته شده است.»(4)

در مطالعه تاریخ باید به کتابهایی مراجعه کرد که موثق و امین باشد:

  1. «من نمى‌دانم شما چقدر از تاریخ معاصر اطلاع دارید و چقدر آن را خوانده‌اید. چقدر خوب است که شما در تابستان که قدرى فراغت پیدا مى‌کنید، واقعا برنامه‌ریزى کنید و قدرى از تاریخ معاصر، از جمله همین قضیه‌ى تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایى هم درباره‌ى این موضوع نوشته شده که مناسبت است آنها را بخوانید. البته مطالعه‌ى کتابهاى امین را مى‌گویم. بعضیها هستند که چون پاى روحانیت و دین در میان است، از عنادى که با دین دارند، حاضر نیستند به افتخار به این بزرگى اعتراف کنند و آن را مطرح نمایند.»(5)

......................

سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیه

تنظیم حسن رضایی گروه حوزه علمیه

................

1- مرتضی مطهری، انسان و ایمان، مجموعه آثار، ج2، ص69.

2- آل عمران: 137.

3- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار عمومى مردم لار19/02/1387

4- بیانات در جلسه‌ى پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتى امیرکبیر22/12/1379

5- بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران22/02/1377




تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 10:28 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

آیت الله شب زنده دار را بشناسیم

  آیت الله شب زنده دار را بشناسیم 


  مرحوم آیت الله شب زنده دار از شاگردان برجسته آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره) بود و خود نیز با بیش از 40 سال تدریس در حوزه، شاگردان نامدار فراوانی را تربیت کرد.  

 

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار جهرمی در سال 1308شمسی (8شوال 1347) در محله قدیمی سنان جهرم، دیده به جهان گشود و از سن 6تا 7سالگی به مکتب خانه محل زادگاهش رفت و خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و برخی از آداب و رسوم و احکام شرعی را آموخت. 

 *ورود به حوزه

نوجوان جهرمی که عاشق علم و دانش بود و به خاطر ارتباط و ملازمت پدر با اهل علم و مردان حق، علاقه شدیدی به روحانیان و عالمان دینی پیدا کرده بود، با آنان ارتباط و مراوده برقرار کرد و با راهنمایی آنان در مدرسه خان (زمانیه) جهرم حجره گرفت و مشغول تحصیل شد. او در مدرسه خان (زمانیه) جهرم حجره گرفت و مقدمات علوم، ادبیات، مقداری از مسائل فقهی و شرعیات و آداب و اخلاق را از حجج اسلام آقایان سید حسین شریعتمداری(1351ش.)، میرزا محمد نمازی (1364ش.)، سید حسن موسوی نائینی (1369ش.)، شیخ علی اکبر ناصری (1368ش.)، سید محمد احمدی (1356ش.)، سید محمد رضا اصفهانی(1362ش.) به ویژه سید ابراهیم حق شناس (1360ش.) و آقا شیخ عطاءالله حقدان(1330ش.) به خوبی فراگرفت. با اتمام دروس این دوره، عطش فراگیری و کسب بهره‌های علمی و معنوی در او بیشتر شد.

*تحصیل در شیراز

 آیت الله شب زنده دار جهرمی برای مدتی در مدرسه مقیمیه و پس از آن در مدرسه منصوریه شیراز اقامت گزید و به تحصیل مشغول گردید. در این دوره کتاب های درسی رایج در معانی و بیان، فقه و اصول و کلام و عقاید را نزد استادان و بزرگان حوزه علمیه شیراز حجج اسلام آقایان ملاّ محمدجواد دارابی ملاّ احمد دارابی، سید علی خفری و حضرات آیات بهاءالدین محلاّتی (1401ق.)، شیخ ابوالحسن حدائق(1388ق.) و سید عبدالعلی آیت اللّهی آموخت. در پایان این دوره سه ساله به دستور مرحوم شیخ ابوالحسن حدائق مجلس جشنی در باغ مدرسه منصوریه برگزار گردید و آیت الله شب زنده دار مفتخر به پوشیدن لباس مقدّس روحانیت شد.

*هجرت به حوزه علمیه قم

 ایشان که حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت کند. در آغاز سال تحصیلی 1365ق. (1326ش.) با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت کرد. نخست در مدرسه علمیه فیضیه و پس از مدتی در مدرسه حجتیه سکنی گزید و به تحصیل مشغول گردید.

*اساتید

او قسمتی از درس هایی را که در دوره سطح متوسطه نخوانده بود، نزد محمد صدوقی (1401ق.) خواند. سپس فراگیری متون دروس سطح عالی را شروع کرد. «رسائل»، «مکاسب» و «کفایة الاصول» در فقه و اصول را نزد حضرات آیات شیخ محمد تقی بهجت، شیخ مرتضی حائری (1406ق.)، سید رضا بهاءالدینی (1418ق.)، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی (1418ق.)، شیخ عبدالجواد اصفهانی (1407ق.)، میرزا محمد مجاهدی تبریزی (1380ق.)، آقا سید رضا صدر (1415ق.) و شیخ عبدالرزاق قاینی(1414ق.)، «شرح تجرید و شوارق» در کلام و حکمت را در محضر سید احمد خوانساری (1405ق.) و... خواند. پس از آن خود را برای استفاده از مباحث دوره خارج آماده کرد. آقای شب زنده دار سالها به طور مرتب و منظم و مجدّانه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام حاج سید حسین بروجردی (1380ق.)، سید محمد محقق داماد(1388ق.)، شیخ محمد علی اراکی (1415ق.)، روح الله خمینی (1409ق.)، سید محمد رضا گلپایگانی (1414ق.)، شیخ عباسعلی شاهرودی (1383ق.) حاضر شد و همزمان در درس تفسیر استاد علاّمه سید محمد حسین طباطبایی (1402ق.) حضور یافت و ضمن مباحثه، تقریر برخی از دروس یاد شده را نگاشت واز آن پس در شمار فضلا و اساتید زبده حوزه قرار گرفت. آقای شب زنده دار، در سالهایی که در حلقه دروس خارج شرکت می‌کرد، به خاطر دریافت سریع مطالب، پشتکار و حافظه قوی، پیوسته از صحبتهای پدرانه استادان بهره مند می‌گشت.

*کرسی تدریس

 ایشان از استادان برجسته حوزه علمیه قم به شمار می رفت و سابقه 40 سال تدریس را در کارنامه علمی خود دارد.  او در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز کتابهایی را که خوانده بود، برای داوطلبان درس داد و از سالی که به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس کرد. بیشتر تدریس او در قم طی چند دوره شامل مباحث فقهی و اصولی از «لمعتین»، «مکاسب»، «قوانین الاصول» و «اصول الفقه» برای طلاّب داوطلب در مساجد اعظم، امام حسن عسکری (علیه السلام)، مسجد نو و مدارس حقانی، رضویه، گلپایگانی و بحث تفسیر و اخلاق در مدرسه فیضیه و مسجد حضرت معصومیه به صورت آزاد و عمومی بود. وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان از الفاظ و قالبهای ساده استفاده می‌نمود. از امثال و نمونه‌ها نیز بهره می‌گرفت و موقع پاسخ دادن به پرسشهای درسی و حلّ مشکلات علمی، تحمّل به خرج می‌داد و با جوابی درخور، سؤال کننده را قانع می‌کرد.

*تالیفات و مقالات

 آیت الله شب زنده‌دار در کنار تمام فعالیت‌ها در عرصه نگارش هم آثار زیادی به صورت تقریرات دروس خارج، شرح و حواشی بر برخی از تفاسیر و ادعیه و مقالات پربار در موضوعات گوناگون دینی نگاشته است که  از جمله آنها می توان به "تقریرات دروس خارج فقه و اصول امام خمینی"، "حواشی بر تفاسیر مجمع البیان و المیزان"، "شرح دعای مکارم الاخلاق"، "مجموعه یادداشتهای مدون شده پیرامون مسئله امامت" ومقالات متعدد در موضوعات اخبار غیبی و علوم دیگر قرآن، معاد و قیامت، آینده دنیا و... چاپ شده در مجله مکتب اسلام، مکتب تشیع، معارف جعفری و... اشاره کرد.

*شاگردان

 مرحوم آیت الله شب زنده دار اهتمام ویژه ای به شاگرد پروری داشت که از میان انبوه شاگردان ایشان می‌توان به آیات و حجج اسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی،  سید حسن طاهری خرم آبادی،  علی کریمی جهرمی،  شیخ حسین کرمانی،  سید جمال الدین دین پرور،  محمدمهدی موحدی کرمانی، قربانعلی درّی نجف آبادی،  شیخ محمدجعفر امامی،  شیخ محمدرضا آشتیانی،  محمدجواد فاضل لنکرانی، مهدی شب زنده دار و ... اشاره کرد.

*ترویج و تبلیغ دین

آیت الله شب زنده دار علاوه بر تدریس و تألیف، اهتمام بسیار ویژه ای به تبلیغ و ترویج دین و معارف اهل بیت(ع) داشت و همواره می کوشید مردم را با معارف و حقایق دینی آشنا سازد.

*ویژگی های بارز اخلاقی

ایشان همچنین از ویژگی های بارز اخلاقی چون تهذیب نفس، حلم و بردباری، تعهد و تقید دینی، تلاش برای رفع نیاز های مردم، حسن خلق، ارادت خاص به امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، حمایت و دفاع از انقلاب و نظام، تاکید ویژه بر حفظ آبروی افراد و ... برخوردار بود.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

***************************************

 

محله‌های جهرم

از ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد
محله‌های قدیمی واقع در حصار شهر و خارج آن.

قدمت شهر جهرم به نقل از منابع تاریخی به پیش از حکومت اردشیر بابکان باز می‌گردد و به همراه پسا(شهر فسای کنونی) و دارابگرد(شهر داراب کنونی)جزء سه منطقه بزرگ خطه فارس بوده‌است. شهر جهرم از دیرباز با 12 محله شناخته می‌شده که که با گسترش شهر، محله‌های جدیدی به آن اضافه شده‌است. در حافظه تاریخی اهالی شهر این محله‌ها به دو گروه محله بالا و محله پایین تقسیم بندی می‌شود، اما امروزه این تفکیک کمتر به چشم می‌خورد. پیش از این تققسیم بندی و درسال 1250 شمسی فقط هشت محله داشته‌است که ازاین هشت محله چهار تای آن داخل حصار بوده‌اند. این چهار محله عبارتنداز : محله سنان، محله اسفریز، محله دشتاب و محله گازران که همه آنها دربخش غربی شهر یعنی درغرب مسیل پادگان جهرم قراردارند. محلات داخل حصار به علت نزدیک بودن به دستگاه حاکمه از نظر پاره‌ای ویژگیها باسایر مناطق شهر متمایز هستند وهمچنین به خاطر نزدیکی به دستگاه حکومت وداشتن حصار ازسایر مناطق آبادتر بوده بازار و کاروانسرای جهرم که نشان دهنده چهره سنتی شهرهای ایران است درآنجا قرارداشته‌است.

بعدازاحداث حصار گرداگرد بخش غربی شهر چهار دروازه برآن تعبیه کردنداین دروازه‌ها به دروازه خان، دروازه بی بی، دروازه پیر شبیب ودروازه گاوکشی شهرت داشته‌اند.از حصار جهرم ودروازه‌های آن امروزه اثری نیست فقط دروازه پیر شبیب دربخش شمالی شهر هنوز بنای آن برجامانده‌است. از سایر دروازه‌ها فقط درمحلی که وجود داشته‌اند نامی ازان مانده، مثل دروازه خان که مسجدی در نزدیکی آن بناشده و به نام مسجد خان خوانده می‌شود.

 

محتویات




تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 1:28 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 


 شرح دعای بیست و نهم ماه مبارک رمضان

 


کسی که مال عیب دار را به دیگری می‌فروشد و عیب آن را مخفی می‌کند، مسلمان نیست.

 


 

رمضان

                                  اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ                    ای خدا در این روز مرا به رحمت خود درپوشان

 

                                 وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ          و هم توفیق و حفظ از گناهان روزی فرما 

                                 وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ           و دلم را از تاریکی‌های شک‌ها و اوهام باطل پاک دار

                                 یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین                      ای خدای مهربان بر اهل ایمان.  

  

 


 

کسانی که گرفتار وسوسه هستند و در همه مسائل شک می‌کنند روزی صد مرتبه ذکر شریف « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » را بگویند

 

اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ

ای خدا من را به رحمت خودت بپوشان؛ «غش» به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی عیب جنس را بپوشاند در اصطلاح می‌گویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده است که: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً » [من لایحضره الفقیه ج : 3 ص : 273 ؛ قَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً  ] کسی که آب در شیر می‌ریزد به مردم می‌فروشد مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری می‌فروشد و عیب آن را مخفی می‌کند، مسلمان نیست و هم چین آدمی خیر هم نمی‌بیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی به ما می‌رسد.

 

وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ

خدایا به من توفیق بده؛ تا موفق به نماز شب بشوم؛ توفیق خواندن دعای ابو حمزه را عنایت کن و ... !

کسی که آب در شیر می‌ریزد به مردم می‌فروشد مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری می‌فروشد و عیب آن را مخفی می‌کند، مسلمان نیست و هم چین آدمی خیر هم نمی‌بیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی به ما می‌رسد

 

سه خصلت مؤمن

امام جواد(علیه‌السلام) فرمودند: مؤمن به سه خصلت محتاج است که اولین آن‌ها توفیق است .

دوم، مؤمن به واعظ درونی محتاج است تا همیشه حواس او جمع باشد و از احوال دنیا عبرت آموزی کند؛ همیشه به خودتان بگویید که تا کی از خدا غافل هستی!

 

ای که پنجاه رفت و در خوابی

         مگر این چند روزه دریابی [سعدی شیرازی (ره) ]

 

 

سوم- « قبولُ مِمن یَنصحه» هر کس که تو را نصیحت می‌کند از او بپذیر[مستدرک الوسائل ج : 8 ص : 329] ؛ هر چند که خود آن شخص اهل عمل نباشد؛ مثلاً اگر شخصی سیگار می‌کشد و به شما می‌گوید: من سیگاری هستم ولی تو سیگاری نشو این نصیحت را از او قبول بکنید.

   

امام جواد(علیه‌السلام) فرمودند: مؤمن به سه خصلت محتاج است که اولین آن‌ها توفیق است

 

وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ

خدایا قلب من را از آلودگی‌های شک پاکیزه کن؛ یعنی من گرفتار شک نباشم؛ بعضی‌ها دچار شک هستند و وسوسه خناس به سراغ ایشان می‌آید و از مبداء تا معاد انسان را در شک می‌اندازد؛ خدایا من را از این گرفتاری نجاتم بده .

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سلمان می‌فرمایند : اَکثِر مِن قولِ لا حَول و لا قوة ... این ذکر را زیاد بگو < فاِنَها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنة > این ذکر از گنج‌های بهشت است

 

دستوری برای نجات از شک

کسانی که گرفتار وسوسه هستند و در همه مسائل شک می‌کنند روزی صد مرتبه ذکر شریف « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » را بگویند. [کافی ج : 2 ص : 532  ]

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سلمان می‌فرمایند : اَکثِر مِن قولِ لا حَول و لا قوة ... این ذکر را زیاد بگو < فاِنَها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنة> این ذکر از گنج‌های بهشت است [وسائل الشیعة ج: 9 ص: 442]

 

یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین

ای خدایی که نسبت به بنده‌های مؤمنت اهل ترحم و مهربانی هستی این دعاهای من را اجابت کن.

 

فرآوری : زهرا اجلال

گروه دین تبیان


 

 

منابع :

بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی

سایت مفاد

********************


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.


خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى کن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاک کن دلم را از تیرگیها و گرفتگى‌هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود. 14.gif

فیض فراگیر


شرح دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان 

    اللهم غشنی فیه بالرحمه و ارزقنی فیه التوفیق و العصمه وطهر قلبی من غیاهب التهمه یا رحیما بعباده المومنین “خدایا در این روز مرا به رحمت خود بپوشان و توفیق (طاعت) و حفظ از گناهان را روزی فرما و دلم را از تاریکی های تردیدها و اوهام باطل پاک دار ای خدای مهربان بر اهل ایمان”
    (1) اللهم غشنی فیه بالرحمه “خدایا در این روز مرا به رحمت خود بپوشان”
    رحمت فراگیر الهی
    این ماهی که در آن قرار داریم (یعنی ماه رمضان) ماهی است که به ماه رحمت الهی معروف است. در این ماه خداوند نظر رحمت خود را بر تمام بندگان خود می افکند و این بدان معنی نیست که در ماههای دیگر رحمت الهی وجود ندارد، بلکه منظور این است که در این ماه رحمت الهی بر بندگان خود بی حد، وسیع است به طوری که این ماه به ماه میهمانی خدا نیز معروف است، چنانچه در دعاهایی هم که در ماه مبارک رمضان می خوانیم؛ می گوییم: “اللهم اغن کل فقیر” یعنی “خدایا هر فقیری را غنی فرما”، “اللهم اشبع کل جائع” یعنی “خدایا هر گرسنه ای را سیر فرما” و... که این نشان دهنده آن است که در این ماه، رحمت خداوند فقط شامل مسلمانان نیست، بلکه شامل هر بنده ای که در دنیا زیست دارد می باشد، زیرا که همه از فرزندان آدم ابوالبشر هستیم و باید به یک دین واحد آن هم اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) روی آوریم که با توجه به این رحمت واسعه الهی؛ ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم رحمت خودش را بر سرتاسر جسم و جان ما بپوشاند...
    (2) و ارزقنی فیه التوفیق و العصمه “وتوفیق (طاعت) و حفظ از گناهان را روزیم فرما”
    منظور از توفیق چیست؟
    در این دعا منظور از توفیق همان موفقیتی است که خداوند نصیب انسان می گرداند تا در راه اطاعت و بندگی او قدم بردارد و یا به قولی دیگر منظور از توفیق همان ذکر شریف “لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم” یعنی “نیست چرخش و قوتی مگر (به قدرت و فرمان) خداوند بلند مرتبه بزرگ” به طوری که انسان هیچ عملی را نمی تواند انجام دهد مگر اینکه خداوند او را نیرو و قوت بخشد و در امور او را موفق بدارد چرا که خداوند خالق تمام موجودات عالم است و بر هر چیزی احاطه دارد و بر هر چیزی قادر است...
    منظور از “والعصمه” چیست؟
    همانطوری که در بالا توضیح داده شد انسان در هیچ کار خیری موفق نمی گردد مگر اینکه خداوند او را یاری نماید و در اینجا منظور از “والعصمه” باز نوعی از توفیق الهی است که در این نوع آن از خداوند خواستاریم ما را از انجام معاصی و گناهانش مصون و محفوظ بدارد چرا که هر بلا و مصیبتی که بر انسان وارد می شود از گناهانی است که مرتکب می گردد. ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که به ما توفیق طاعت و بندگی عطا نموده و از انجام گناهان و معاصی مصون و محفوظ بدارد...
    (3) و طهر قلبی من غیاهب التهمه یا رحیما بعباده المومنین “و دلم را از تاریکی های تردیدها و اوهام باطل پاک دار ای خدای مهربان بر اهل ایمان”
    عاقبت تردید در دین مبین اسلام
    شک و تردید یکی از اعمالی است که ممکن است انسان را از مسیر خود منحرف کرده و به هلاک بکشاند که این شک و تردید گاهی اوقات نسبت به بندگان خدا می باشد، که آن به منزله رفتارهایی است که بندگان نسبت به یکدیگر مشاهده می کنند و گاهی اوقات شک و تردید در دین مبین اسلام و دستوراتی است که از طرف خداوند برای انسان نازل گردیده است که آن ناشی از احاطه کامل شیطان بر وجود انسان است که ممکن است انسان را سریعا به پرتگاه هلاکت برساند، چنانچه خداوند (عزوجل) در قرآن می فرماید: “و من یرترد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعملهم فی الدنیا و الاخره و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون” یعنی “و کسی از شما که در دین خدا تردید می کند، پس می میرد در صورتی که کافر از دنیا رفته، پس اعمالشان در دنیا و آخرت حبط گردیده و از بین می رود و آنان از یاران و اصحاب آتشند به طوری که در آن جاودانند” ما نیز در این روز به خداوند پناه برده و از او خواستاریم که دل ما را از شک و تردید نسبت به دیگران و نسبت به دین مبینش نجات داده و از شر شیطان رها سازد. ان شاءالله که تابع باشیم.

****************

 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.



خداوندا مرا در این روز به رحمتت بپوشان و توفیق و نگهدارى را روزیم گردان و دلم را از تیرگیهاى اتهام پاک فرما؛ اى مهربان به بندگان مؤمن خویش.

 





تاریخ : یکشنبه 93/5/5 | 1:5 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
آیا در شب عید فطر، فطریه مهمان، به عهده صاحب‌خانه است؟
پرسش
سلام، 1. فطریه مهمانی که فقط شب عید فطر مهمان شده است، به عهده کیست؟ 2. فطریه مهمانی که چند روز قبل از شب عید و شب عید مهمان است به عهده چه کسی است؟
پاسخ اجمالی
مراجع تقلید می‌گویند، در شب عید فطر، شخصی که نان‌خور صاحب‌خانه است، فطریه‌اش بر عهده صاحب‌خانه می‌باشد. اما درباره‌ی اینکه نان‌خور به چه کسی گفته می‌شود بین فقها اختلاف نظر است.
اکثر فقها می‌گویند شخص میهمان با یک شب، نانخور، محسوب نمی‌شود، اما برخی از مراجع[1]، میهمان در یک شب را   هم نانخور شمرده و چنانچه قبل از غروب، وارد منزل صاحبخانه شده باشد، زکات فطره وی را بر عهده صاحب‌خانه می‌دانند.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
میهمان اگر نانخور صاحب‌خانه محسوب شود کفاره او به عهده‌ی میزبان است مگر اینکه _میهمان_فطریه را به وکالت از طرف او پرداخت نماید. توجه داشته باشید میهمان با یک شب نانخور محسوب نمی‌شود و فطریه به عهده خودش می‌باشد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
فطره میهمان بر عهده صاحبخانه نیست، مگر اینکه برای چند شب میهمان او باشد، به طوری که نان خور او محسوب شود.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
کسی که تنها براى افطار شب عید دعوت شده نان خور به حساب نمى‏آید، و فطره‌اش بر صاحبخانه نیست.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
چنانچه میهمان قبل از غروب  وارد بر صاحبخانه شود و آن شب نانخور وی باشد زکات فطره اش بر عهد? میزبان است.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
در هر دو فرض بر عهده صاحب خانه است.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
مهمانى که قبل از غروب آفتاب شب عید فطر وارد منزل انسان مى‌شود اگر بنا دارد مدّتی مهمان بوده به گونه‏ اى که «نان‏ خور» بشمار مى‏ آید، زکات فطره وى بر صاحب‌خانه واجب است، ولى اگر تنها همان شب را مهمان است زکات فطره او بر صاحب خانه واجب نیست، هر چند احتیاط مستحبّ آن است که زکات فطره او را هم بدهد و اگر در طول ماه رمضان نان‏ خور انسان باشد، زکات فطره وى بر انسان واجب است. در مواردی که به طور مسلّم نمى‏ توان زکات را به گردن مهمان یا صاحبخانه دانست، چنانچه یکى از آن دو با اجازه دیگرى زکات فطره را به نیّت کسى که واقعاً زکات فطره به گردن او است بدهد، کافى است و بر دیگرى پرداخت مجدّد زکات فطره لازم نیست.
لینک به سایت استفتائات
 

[1]. آیت الله صافی گلپایگانی.
[2]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
**************************************
-ظهر شرعی چه زمانی است؟
اگر چوب یا چیزی مانند آن را (شاخص) راست در زمین هموار فروبرند، صبح که خورشید بیرون می آید، سایه آن به طرف غرب می افتد و هر چه آفتاب بالا می آید، این سایه کم می شود و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی به آخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت سایه به طرف مشرق بر می گردد و هر چه خورشید رو به مغرب می رود، سایه زیادتر می شود، بنابراین وقتی که سایه به کمترین درجه خود رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت ،معلوم می شود ظهر شرعی شده است ، ولی در بعضی از شهرها، مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد، معلوم می شود ظهر شده است.
-فرق غروب و مغرب چیست؟
 زمانی که خورشید از نظرها پنهان می شود (در آخر روز) غروب نامیده می شود و اما مغرب زمانی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود از بین برود؛ بعضی گفته اند که آن سرخی طرف مشرق از روی سر ناپدید شود، ولی حضرت امام می فرمایند: آن سرخی به سمت سر انسان نمی رسد، بلکه همان طرف مشرق مقداری که بالا می آید ناپدید می گردد.
-نیمه شب چه زمانی است ؟
احتیاط واجب آن است که برای نماز مغرب و عشا و مانند اینها، شب را از اول غروب تا اذن صبح حساب کنند و برای نماز شب و مانند آن تا اول آفتاب حساب نمایند.
http://paymeshia.parsiblog.com/Posts/15/%D8%B8%D9%87%D8%B1+%D8%B4%D8%B1%D8%B9%D9%8A+-+%D9%81%D8%B1/
پیام شیعه
******************************************

آیت الله خامنه ای : آخر وقت نماز عصر تا غروب آفتاب است و نه تا اذان مغرب.

 آیت الله مکارم: با غروب آفتاب نماز ظهر و عصر قضا مى شود؛ ولى احتیاط آن است که نماز مغرب و عشاء را تا مغرب تأخیر بیندازد

آیت سیستانی : از غروب نباید تاخیر بیافتد ولى در ان فاصله به قصد قربت بخوانید

****فرق غروب و مغرب چیست؟

 زمانی که خورشید از نظرها پنهان می شود (در آخر روز) غروب نامیده می شود و اما مغرب زمانی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود از بین برود؛ بعضی گفته اند که آن سرخی طرف مشرق از روی سر ناپدید شود، ولی حضرت امام می فرمایند: آن سرخی به سمت سر انسان نمی رسد، بلکه همان طرف مشرق مقداری که بالا می آید ناپدید می گردد.

-نصف شب چه زمانی است ؟

احتیاط واجب آن است که برای نماز مغرب و عشا و مانند اینها، شب را از اول غروب تا اذن صبح حساب کنند و برای نماز شب و مانند آن تا اول آفتاب حساب نمایند.

پرسش :هنگام افطار، اذان مغرب است یا غروب آفتاب؟ قرآن چی میگه؟ مراجع؟

پاسخ: مراد از غروب برای افطار روزه، همان مغرب شرعی است که وقت خواندن نماز مغرب هم می باشد و غروب آفتاب وقتی است که خورشید از افق پنهان می شود و مغرب شرعی وقتی است که قرمزی که به دنبال خورشید در آسمان وجود دارد از روی سر انسان به طرف مغرب بگذرد و بین 15تا 20 دقیقه فاصله بین غروب و مغرب شرعی است و به نظر بسیاری از فقها پایان وقت نماز عصر و اول افطار و اول وقت نماز مغرب , همان مغرب شرعی است نه غروب آفتاب        http://moshaf.blogfa.com/post-483.aspx

***************************************************************


1-منظور از نیمه شب شرعی چیست؟
2- و چه موقع نماز مغرب و عشا قضا میشود؟

3- به جز نماز عید فطر، چه نماز های مستحبی رو میشه به جماعت خوند؟
ایا نماز لیلت الدفن رو میشه به جماعت خواند؟

من الله توفیق



1-برای تعیین نصف شب، باید شب را از اول غروب آفتاب تا طول فجر (یعنی سپیده صبح) حساب کنید؛ سپس آن را تقسیم بر دو نموده و به آغاز شب اضافه کنید. مثلاً اگر ساعت 6 عصر آفتاب غروب میکند و ساعت 5 طلوع فجر است (که جمعا 11 ساعت میشود) نصف شب ساعت 30/11 میباشد (30/11 = 6 + 2 / 11) و چنان که میدانید به حسب ماه‏های سال این مقدار تغییر میکند. پس هر مکلفی باید خودش دقت نماید، بنابراین تقریبا یازده ساعت و یک ربع بعد از ظهر شرعی، آخر وقت نماز مغرب و عشا است ، (توضیح‏المسائل، ص 145 و استفتا از دفتر آیت‏ اللّه ‏فاضل).

2-نماز مغرب و عشا هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است تا وقتی که از مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز بگذرد و وقت مخصوص نماز عشا موقعی است که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز مغرب را عمدا نخواند، باید اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند. و بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترک نماز مغرب و عشا است، که اگر کسی در این وقت اشتباها نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعداز نماز ملتفت‏شود،نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.

آخر وقت نماز عشا نصف شب است. و احتیاط واجب آن است که برای نماز مغرب و عشا و مانند اینها، شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب کرد، و برای نماز شب و مانند آن تا اول آفتاب حساب نمایند.

(امام خمینی،اراکی،گلپایگانی،صافی،فاضل،مکارم:تقریبا یازده ساعت و ربع بعد از ظهر شرعی، آخروقت نماز مغرب و عشا است.

خوئی وتبریزی: دوازده ساعت بعد از ظهر شرعی، آخر وقت نماز مغرب و عشا است.)

اگر از روی معصیت‏ یا به واسطه عذری نماز مغرب یا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتیاط واجب باید تا قبل از اذان صبح بدون اینکه نیت ادا و قضا کند، بجا آورد.

3-نمازهای مستجبی را نمیشود به جماعت خواند . نماز عید البته در زمان حضور معصوم واجب است لذا با بقیه نمازهای مستحبی متفاوت است و البته فقهای شیعه، نماز عید فطر و قربان را در زمان حضور امام معصوم، واجب می دانند و دربار? زمان غیبت نیز نظر امام خمینی(ره) چنین است: «احتیاط واجب آن است که نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام(ع) با جماعت نخوانند ولى به قصد رجاء [و رسیدن به ثواب] مانع ندارد»

http://www.rasekhoon.net/conference/show/673638/%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-1-%D9%85%D9%86

راسخون




تاریخ : شنبه 93/5/4 | 7:3 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر

 


افرادى که پرداخت فطریه آنان واجب است


مقصود از غنى بودن که شرط وجوب زکات فطره است

1865. مقصود از غنى بودن ـ که شرط وجوب زکات فطره است ـ چیست؟

ج. منظور کسى است که خرج سال خود و خانواده اش را دارد؛ و کسى که فعلاً خرج سال را ندارد ولى به تدریج به دست مى  آورد و مصرف مى کند، اگر غیر از آن چه خرج مى  کند، با قرض کردن و مانند آن بتواند زکات فطره را بدهد، به طورى که نظم امور او به هم نخورد و موجب خرج و اجحاف نباشد، بنابر احتیاط واجب باید زکات فطره را بدهد.


کسى که بعد از اذان مغرب شب عید فطر توانگر مى  شود

1866. کسى غروب شب عید فطر توانایى تهیه ى نان خانواده را نداشت؛ ولى پس از اذان مغرب مالى به او رسید که توانگر شد، آیا زکات فطره بر عهده او مى باشد یا خیر؟

ج. خیر، بر عهده ى او نمى  باشد، لکن مستحبّ است، (مسأله  ى 1569 رساله).


زکات فطره شخص بى  هوش

1867. اگر شخصى هنگام غروب شب عید فطر بى هوش شود، آیا زکات فطره از او ساقط است؟

ج. بله، ساقط است، (مسأله  ى 1567 رساله).

کسى که فقط شب عید فطر میهمان بوده

1868. آیا کسى که فقط شب عید فطر میهمان بوده، نان خور میزبان محسوب مى شود و فطره اش بر میزبان واجب است؟

ج. اگر پیش از برآمدن هلال ماه شوال میهمان شده است، فطره اش بر میزبان واجب است، به شرط آن که براى خوردن غذا به منزل او آمده باشد، هر چند بعدا مانعى پیش آید که نتواند غذا صرف کند.

1869. اگر میزبان زکات فطریه ى میهمان را بر عهده ى خودش بداند و میهمان طبق نظر مرجع تقلیدش، خود را موظّف به پرداخت فطریه بداند، تکلیف چیست؟

ج. یکى با اذن دیگرى بپردازد.


فطریّه  ى بچّه در شکم مادر

1870. آیا پرداخت زکات فطریه بچّه اى که در شکم مادر است، واجب است یا نه؟

ج. بچّه در شکم، فطریّه ندارد.


فطریّه  ى بچّه  هاى شرکت کننده در فاتحه

1871. شخصى شب عید فطر مجلس فاتحه داشته است. بیست نفر از روستاییان را به مجلس دعوت مى کند، ولى بیست بچّه ى کوچک هم بدون رضایت و دعوتِ او قبل از غروب یا پس از غروب کنار سفره مى نشینند. فطره آن ها به عهده چه کسى است؟

ج. احتیاطا بر همین دعوت کننده است، نسبت به آن ها که قبل از هلال شوّال آمده اند.


فطریه  ى رزمندگان و سربازان

1872. زکات فطره رزمندگان اسلام و سربازان نظام جمهورى اسلامى که مخارج آن ها را دولت یا مردم مى دهند، در ماه مبارک رمضان به عهده چه کسى است؟

ج. اگر نان خور کسى به حساب نیایند و ماهیانه از دولت حقوق مى گیرند، ظاهرا به عهده ى خودشان است و اگر نان خور کسى دیگر هستند و مخارج آن ها را کس دیگر ـ مانند پدرـ مى پردازد، زکات فطره بر عهده ى آن کس ـ پدر ـ مى باشد.


فطریه دانشجوى مستقر در خوابگاه

1873. فطریه دانشجویى که در خوابگاه دانشگاه به سر مى برد و از غذاى دانشگاه استفاده مى کند، بر عهده چه کسى است؟

ج. اگر نان خور دانشگاه محسوب نمى شوند، بر عهده  ى خود آن هاست یا معیلشان، اگر دارند.


فطره  ى زندانیان

1874. کسانى که در شب عید فطر زندانى باشند، چه کسى باید فطریه آن ها را بدهد؟

ج. اگر فقیر نباشد و نان خور دیگرى هم نباشد باید خودش فطریه  اش را کنار بگذارد.


میهمانى که قبل از اذان خارج شود و بعد از اذان بازگردد

1875. روز آخر ماه مبارک رمضان با اطّلاع قبلى ده نفر میهمان به منزل ما آمدند و موقع نهار در منزل ما بودند و نزدیک غروب آفتاب از منزل خارج شدند و بعد از اذان دوباره برگشتند. آیا فطریه ى آن ها به عهده ى اینجانب مى باشد یا خودشان؟

ج. میزان صدق میهمان در وقت مخصوص است.(مسأله 1566 رساله)


افطار میهمان از نان خودش

1876. اگر پیش از غروب شب عید فطر میهمان وارد خانه شود، ولى از نان خودش افطار کند، آیا فطره او بر عهده ى صاحب خانه است؟

ج. تحقّق افطار نزد میزبان نه شرط است و نه موضوعیّت دارد؛ بلکه ملاک صدق میهمان در وقت مخصوص است. پس اگر قبل از هلال شوّال با ورود بر او به قصد تناول غذا و نحو آن صدق ضیافت او نموده باشد، فطریه بر صاحب خانه است؛ اگرچه به عذرى تناول نکند.(مسأله 1566 رساله).


فرستادن غذا به منازل در شب عید

1877. در شهرستانى رسم است شب عید فطر پیش از غروب براى خانواده هاى فقیر به تعداد نفرات غذا مى فرستند. آیا زکات فطره بر فرستنده غذا واجب است؟ اگر پس از غروب غذا بفرستند چه طور؟ اگر افرادى که غذا مى گیرند فقیر نباشند، چه حکمى دارد؟

ج. اگر چنین برنامه  اى مستمر نبوده و نان خور یا میهمان بر آن افراد صدق نکند، فطره آن ها بر هدیه دهنده واجب نیست؛ هر چند با طعام او افطار کرده باشند.


وجوب فطره ى پسر بر پدر یا میزبانش

1878. فرزند واجب النّفقه انسان، در شب عید فطر میهمان کسى دیگر مى شود. آیا فطره ى او بر گردن پدر است یا بر عهده ى میزبان؟

ج. بر عهده  ى میزبان است.


کسب اجازه  ى میهمان از میزبان جهت پرداخت فطریه  ى خودش

1879. اگر کسى شب عید فطر میهمان باشد و فطره ى خود را با اجازه و صلاحدید صاحب خانه بدهد؛ آیا از گردن میزبان ساقط مى شود؟

ج. اگر به نیابت از طرف میزبان دهد، از گردن او ساقط مى شود، (مسأله ى 1575 رساله).

اطعام در غیر منزل در شب عید فطر

1880. اگر شخصى در شب عید فطر به اشخاصى در مسجد یا سالن پذیرایى، طعام دهد، باید زکات فطره ى آن ها را نیز بدهد؟

ج. خیر، اگر صدق عیال یا میهمانان نمى کند.


میهمانى دادن به طور مشترک در شب عید فطر

1881. دو برادر تصمیم مى گیرند شب عید فطر چند نفر را به میهمانى دعوت کنند و خرج میهمانى را هر کدام مساوى بر عهده مى گیرند. آیا زکات فطره میهمان نان به طور مساوى بین آن دو تقسیم مى شود یا خیر؟ اگر 43 و 41 تقسیم کرده باشند چه طور؟

ج. بلى در صورت وجوب، هر کدام سهم خود را مى دهد.


تکلیف فطریه ى دو خانواده اى که از غذاى همدیگر تناول کرده اند

1882. دو خانواده شب عید فطر قرار مى گذارند که براى افطار و شام به پارک بروند و دور هم باشند. هر کدام غذاى خود را جداگانه تهیه کرده است و لکن موقع غذا خوردن، از غذاى همدیگر تناول مى کنند. آیا فطریه ى آن ها به گردن دیگرى مى افتد یا خیر؟

ج. ظاهرا خیر.


زکات فطره ى عیال میهمان

1883. اگر زکات فطره ى میهمان بر صاحب خانه باشد و خودش تنهایى به میهمانى آمده باشد، آیا زکات فطره ى عیالش باز بر عهده ى خودش است یا خیر؟

ج. زکات فطره  ى عیالش بر عهده ى خودش است.


زکات فطره ى سید میهمان

1884. اگر سیدى شب عید فطر نان خور میزبان غیر سید محسوب شود، آیا فطره ى آن سید را باید به سید داد یا به غیر سید؟

ج. باید به غیر سیّد داد.


نان خور غیر سید براى سید

1885. اگر غیر سیدى شب عید فطر نان خور میزبان محسوب شود، میزبان سید مى تواند فطره ى او را به سید بدهد یا خیر؟

ج. مى تواند به سیّد هم بدهد.


زکات فطره ى فقیرى که غذا طلب مى کند

1886. شب عید فطر، فقیرى درب خانه اى را مى زند و صاحب خانه نیز مقدارى نان و خرما به او مى دهد. لیکن فقیر وارد خانه نمى شود و بعد از تشکر از صاحب خانه آن جا را ترک مى کند. آیا فطریه ى او بر عهده ى صاحب خانه است یا خیر؟

ج. خیر.


دادن زکات فطره از طرف حضرت حجت ـ عجّل  اللّه  تعالى  فرجه  الشّریف ـ


1887. آیا پرداختن زکات فطره از طرف حضرت ولى عصر ـ عجّل  اللّه  تعالى  فرجه  الشّریف ـ مشروع است؟

ج. خیر، مشروع نیست.


فطریه فرزند بسترى در بیمارستان

1888. اگر شب عید فطر فرزند انسان در بیمارستان بسترى باشد، به نحوى که از غذاى بیمارستان استفاده مى کند و پدر خرج بیمارستان او را مى دهد، آیا باز هم فطریه بر عهده پدر مى باشد یا خیر؟

ج. بله، بر عهده ى پدر است.

فطریه  ى خانواده  ى شخص زندانى که پدرش خرج آن ها را مى دهد

1889. شخصى زندانى است و پدرش خرج و مخارج زن و فرزندانش را مى دهد. زکات فطره ى زن و فرزندان بر عهده ى چه کسى مى باشد؟

ج. بر عهده ى پدر فرد زندانى است.


دریافت فطریه توسط طلاّب

1890. آیا امروز طلاب را ـ با وضعیت شهریه کنونى ـ مستحق دریافت زکات فطره مى  دانید؟

ج. اگر فقیر شرعى باشند، بله استحقاق دارند.


فطریه  ى فرزند طلبه اى که شهریه مى  گیرد

1891. طلبه  اى که علاوه بر شهریه، مبالغى را پدر به او کمک مى  کند. آیا فطریه این فرزند، بر پدر واجب است یا خیر؟

ج. اگر صدق نان خور پدر بکند، فطریه  اش بر پدر است و در غیر این صورت بر عهده  ى او نیست.


زکات فطره فردى که شغلش از راه حرام است

1892. کسى که حساب سال دارد ولى شغل او از راه حرام است، ـ مانند کسى که آرایشگرى دارد و ریش افراد را مى  تراشد ـ آیا باید اوّل خمس پولى که براى زکات فطره مى  دهد را بپردازد؟

ج. اگر حلال و حرام هر دو را دارد، به نیّت حلال، زکات فطره را بدهد و غیر حلال را خودش به هر جور ممکن است تصفیه و تحلیل کند، مثلاً اگر مورد تخمیس است به جهت اختلاط با حرام، زکات فطره را هم جزو مجموع به حساب آورد.


http://www.bahjat.org/index.php/ahkam-2/esteftahat/137-2011-09-06-09-30-09.html مرکز نشر آثارحضرت آیت الله بهجت ره






تاریخ : شنبه 93/5/4 | 6:52 عصر | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


مسئله شماره:1991
کسی که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است وفقیر و بنده کس دیگر نیست ، باید برای خودش و کسانی که نان خور او هستند هرنفری یک صاع که تقریبا سه کیلو است ، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد،کافی است .
مسئله شماره:1992
کسی که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبی هم ندارد که بتواندمخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست .
مسئله شماره:1993
انسان باید فطره کسانی را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب می شوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر اوواجب باشد یا نه ، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
مسئله شماره:1994
اگر کسی را که نان خور اوست و در شهر دیگر است ، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را می دهد، لازم نیست خودش فطره او را بدهد.
مسئله شماره:1995
فطره مهمانی که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه واردشده آیت الله گلپایگانی: در صورتی که بگویند امشب نان او را داده ، بر او واجب است ، هر چندنان خور او حساب نشود. و نان خور او حساب می شود، بر او واجب است .
مسئله شماره:1996
فطره مهمانی که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضاین صاحبخانه واردمی شود و مدتی نزد او می ماند آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط، واجب است و همچنین است فطره کسی که انسان را مجبورکرده اند که خرجی او را بدهد. واجب است ، و همچنین است فطره کسی که انسان رامجبور کرده اند که خرجی او را بدهد.
مسئله شماره:1997
فطره مهمانی که بعد از غروب شب عید فطر وارد می شود بر صاحبخانه واجب نیست ، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطارکند.
مسئله شماره:1998
اگر کسی موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست .
مسئله شماره:1999
 آیت الله گلپایگانی:اگر پیش از غروبیا مقارن غروب ... بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنی شود، در صورتی که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.
مسئله شماره:2000
کسی که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست ، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهای واجب شدن فطره در او پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.
مسئله شماره:2001
کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده ، فطره بر او واجب نیست .ولی مسلمانی که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره رابدهد.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=18378&marjaid=0&categoryid=221  تبیان
********************************
**درباره احکام زکات فطره می توانید به آدرس زیر نیز رجوع فرمایید:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920515001196 خبرگزاری فارس
*********************************
**نظر مراجع تقلید درباره میزان فطریه   _
زکات نیوز     http://zakatnews.ir/category/ahkamzakat/zakatfitra/feed /





تاریخ : شنبه 93/5/4 | 5:13 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر


  • paper | رپورتاژآگهی | فال تاروت چهار کارتی
  • فروش رپورتاژ | بک لینک دائمی