حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتندتا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند.
|
حضرت صدیقه (سلام الله علیها)
صدّیقه بودن فاطمه (سلام الله علیها) یکی از برترین اوصاف جوان مردان روزگار صداقت است. هرکه از هر مرام و آیینی باشد از شخص دروغ گو به حکم فطرت خویش نفرت دارد و از راستی و صداقت لذت می برد. از جمله اسامی بزرگ بانوی اسلام "صدّیقه" بودن و سخت راستگویی آن سرور عزیز است.
یکی از اسامی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صدّیقه است که در واقع صفت ایشان بوده و براثر فراوان خواندن ایشان به این صفت، نام ایشان گردیده است. ابن ابی الحدید در شرح "نهجالبلاغه" اینگونه نوشته: از علی بن فارقی، استاد بزرگ مدرسة غربی بغداد پرسیدم: فاطمه راست میگفت؟ او گفت: آری، من گفتم: اگر راست میگفت، پس چرا ابوبکر فدک را به او باز نگرداند؟ وی با لبخندی پاسخ داد: اگر آن روز به مجرّد ادعاء، فدک را به او میداد، فردا خلافت شوهر خود را ادعّا میکرد و ابوبکر را از مقام خود بر کنار میساخت، و او هم نمیتوانست سخن وی را بپذیرد، چه قبول کرده بود که آن حضرت هر چه گوید راست است.1
از دلایل صدق حضرت فاطمه (سلام الله علیها):
در دعاها و زیارات و بیانات ائمه اطهار (علیهم السلام) ایشان صدیقه دانسته شدهاند از آن جمله زیارت معروفه ایشان می باشد که محدث قمی (ره) آورده است:
«اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ، أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ، وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ، وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ، وَ رُوحُهُ الَّذِی2 بَیْنَ جَنْبَیْهِ، کَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،3 أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ، سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ، مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً، وَ حَسِیباً، وَ جَازِیاً، وَ مُثِیبا.»
معنای صدق و راستی
در لغت «صِدق» به معنای راستی، راست گویی، و ضدّ کذب آمده است.4و نیز «صِدِّیق» به معنای بسیار راستگو، کسی که کردارش گفتارش را تصدیق کند، می باشد. چنانکه درباره حضرت ادریس نبیّ در قرآن آمده است که «انَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً.»5 همانا او مردی بود که گفتار و کردارش یکی بود.6 صدق گفتاری آن است که آن چه می گوید به دقّت عین واقع باشد. وگرنه دروغ گو است. اما صدق رفتاری یعنی رفتار او تأیید گفتار او باشد، وگرنه منافق خواهد بود.
"صدق" دارای مراتب و انواعی است. صدق، گاه در کلام است، و گاه در رفتار تجلّی یافته است، که حضرت عالی ترین مرتبه هر دو مورد را دارا می باشند.
سیده زنان عالمیان
• ابن ابی الحدید معتزلی که از شارحین کتاب گران سنگ نهجالبلاغه است گوید: «قَد تَواتَرَ الخَبَرُ عَنه (صلوات الله علیه و آله) انه قال: فاطِمَه سَیّده نِساء العَالَمین.»7 این خبر از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) به تواتر رسیده که فرمود: فاطمه سیدة زنان جهان است.
• رسول الله (صلوات الله علیه و آله) میفرماید: «فأیّمَا امرَاةٍ صَلَّتْ فی الیوم و اللیله، خَمس صَلواتٍ و صَامَت شَهر رمضان و حَجَّت بیت الله الحرام و زَکت مالها و اطاعت زَوجَها و والت عَلیاً بعدی، دخلتِ الجنّه بشفاعَهِ ابنتی فاطمه و انّها سیّده نساء العالمین. فقیل: یا رسول الله! أهی سیّده لنساء عالمها؟ فقال صلی الله علیه و آله و سلم: ذلک لمریم بنت عمران. فأما ابنتی فاطمه فهی سیده نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین.»8 هر زنی که روز و شب نمازهای پنجگانه را خواند و ماه رمضان را روزهدار شود و بیتالله الحرام را زیارت کند و مالش را پاکیزه سازد و شویش را اطاعت کند و بعد از من علی را دوست و سرپرست گیرد، به شفاعت دخترم فاطمه داخل بهشت شود. او سرور زنان جهان است. گفتند: ای رسول خدا! او سرور زنان جهان دوران خویش است؟ آن حضرت فرمود: این مرتبت مریم بنت عمران را باشد و اما دخترم فاطمه سرور زنان جهان از پیشینیان و پسینیان است.
مجاهده به حقّ و دفاع از آن
جهاد و دفاع از حق دارای مراتب و سطوح است که گاه کف مرتبه ای سقف مرتبه ای دیگر است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر بی خردان که حق را به باطل سودا کرده بوده اند و یا دیگران را به جهالت دعوت کرده بودند تمام مراتب مجاهده را در آن مدت پس از رحلت رسول به کار گرفتندتا شاید مرده دلان و گوش های ناشنوا را بیدار کند. او به تکلیف عمل می فرمود نتیجه هرچه که باشد باشد.
در این فراز اشاره ای مختصر به شیوه سیر مناظره و مبارزه ایشان می کنیم:
1. دعوت: فراخوانی دیگران بهسوی راه الهی، خود اوّلین گام است که در کلام الهی آمده: « اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ»؛9 به سوی راه خدایت همه را فراخوان.
2. حکیمانه: اما شکل فراخوانی و دعوت را به چند شیوه، خداوند متعال بیان کرده است. «اُدعُ اِلَی سَبیِلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ»10 مردم را به راه خداوند بر مبنای گفتاری حکیمانه فرا خوان!
3. نیکوترین موعظه: در قرآن کریم آمده است. «وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَهِ»11 و نیز آن ها را با وعظ نیکو دعوت کن!
4. برترین جدال: خداوند متعال می فرماید: «وَ جادٍلهُم بٍالّتی هٍیَ اَحسَن...»12 و به نیکوترین وجه با آن ها جدال و مناظره کن! حضرت زهرا (سلام الله علیها) به تکرار در مسجد النّبی در جمع مسلمین حضور یافته و با شخص مدعی خلافت به احتجاج پرداخته اند. گاه برای دفاع از مقام ولایت و گاه به بهانه دریافت فدک، مسلمان نماهای به ظاهر مسلمان را به مناظره کشیده و گاه برای احقاق حق مقام ولایت صحابه و مسلمانان صدر اسلام را به شهادت به حق و رد باطل فرا خوانده اند.
5. ابراز احساسات و برانگیختن آن: گریه های شبانه روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مدین?النّبی (صلی الله علیه و آله) جدّاً معنا دار بود.
6. مبارزه ای ماندگار: آن شهیده مظلومه در وسعت تاریخ دست به وصیت نامه ای زد تا که برای همیشه این سؤال باشد که چرا؟ او با وصیت به دفن شبانه، مظلومیت خود و ولایت را فریاد کرده است. بعید نمی دانم که امروزه وهابیت چون جواب این سؤال را پاسخ ندارد صورت مسأله را پاک می کند که قبر را بها ندهید که شرک است. آن حضرت به علی (علیه السلام) وصیت فرمود که جنازهاش شبانه دفن گردد و قبرش نامعلوم باشد.13 عایشه گوید: علی بر جنازه فاطمه نماز گزارد و او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد.14جناب شیخ مفید گوید: ابوبکر و عمر بر علی (علیه السلام) خرده گرفتند که چرا آنان را خبر نکرد تا بر دختر پیغمبر نماز بخوانند. آن حضرت در پاسخ فرمود: فاطمه خود چنین خواسته بود.15
در زیارت قبر آن بزرگوار به این نامعلوم بودن قبر اشاره شده است. علامه مجلسی (رحمه الله) آورده: «وَ تَقُولُ أَیْضاً اللَّهُمَّ إِنِّی یُوهِمُنِی غَالِبُ ظَنِّی أَنَّ هَذِهِ الرَّوْضَةَ مُوَارَاةُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ مَثْوَاهَا وَ مَوْضِعُ قَبْرِهَا وَ مَعْزَاهَا فَصَلِّ عَلَیْهَا وَ بَلِّغْهَا مِنِّی السَّلَامَ حَیْثُ کَانَتْ وَ حَلَّتْ.16»
7. افشاگری: بیان صریح و بی پیرایه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خود نموداری از جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و گفتن حق در برابر باطل است که نمونههای آن قبل از درگیری و بعد از تهاجم به منزل فاطمه اطهر(سلام الله علیها) است.
8. جهاد تا سر حد شهادت: پای مردی آن بزرگ بانوی اسلام، عرصه را بر مسلمان نمای منافق تنگ کرد. نهایت کار گذشت از جان است که فرمود: «یا ایها الذین آمنوا! هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تؤمنون بالله، و تجاهدونکم باموالکم، و انفسکم فی سبیل الله»17 ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی دعوت کنم که از عذاب دردناکی شما را نجات دهد؟ به خداوند ایمان آورده و در راه خداوند به وسیله مال و جانتان مجاهده و تلاش کنید.
9. پذیرش هر مصیبت در راه هدف: در زیارتی از ایشان محدث قمی (ره) آورده است که «السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الطَّاهِرَةِ وَ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ وَ الْبَرَّةِ التَّقِیَّةِ سَلِیلَةِ الْمُصْطَفَى وَ حَلِیلَةِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّجَبَاءِ اللَّهُمَّ إِنَّهَا خَرَجَتْ مِنْ دُنْیَاهَا مَظْلُومَةً مَغْشُومَةً قَدْ مُلِئَتْ دَاءً وَ حَسْرَةً وَ کَمَداً وَ غُصَّةً تَشْکُو إِلَیْکَ وَ إِلَى أَبِیهَا مَا فَعَلَ بِهَا اللَّهُمَّ انْتَقِمْ لَهَا وَ خُذْ لَهَا بِحَقِّهَا! اللَّهُمَّ صَلِّ! عَلَى الزَّهْرَاءِ الزَّکِیَّةِ الْمُبَارَکَةِ الْمَیْمُونَةِ صَلَاةً تَزِیدُ فِی شَرَفِ مَحَلِّهَا عِنْدَکَ وَ جَلَالَةِ مَنْزِلَتِهَا لَدَیْکَ وَ بَلِّغْهَا مِنِّی السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهَا وَ رَحْمَةُ. اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.»18... بارالها، او از این دنیای خود مظلوم ... رفت درحالی که پر از درد و حسرت و غم و غصه بود، او به تو و به پدرش شکایت آورد، از آن رفتاری که نسبت به او شده، خداوندا! تو خود انتقام و حق او را بگیر! ای خدا بر زهرای پاک و بابرکت و خجسته درود بفرست... .
10. شهادت: درباره شهادت بیبی دوعالم کسی تردید نکرده است. گذشته از تأیید تاریخی بر این موضوع در زیارتنامهها هم اینگونه آمده است: «السَّلَامُ عَلَى الْبَتُولَةِ الشَّهِیدَةِ، ابْنَةِ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَ زَوْجَةِ الْوَصِیِّ الْحُجَّةِ، وَ وَالِدَةِ السَّادَةِ الْأَئِمَّةِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، ابْنَةَ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَى، السَّلَامُ عَلَیْکِ، وَ عَلَى أَبِیکِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ عَلَى بَعْلِکِ وَ بَنِیکِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُمْتَحَنَةُ، السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الصَّابِرَةُ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکِ حَقَّکِ، وَ دَفَعَکِ عَنْ إِرْثِکِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکِ، وَ أَعْنَتَکِ، وَ غَصَّصَکِ بِرِیقِکِ، وَ أَدْخَلَ الذُّلَّ بَیْتَکِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَضِیَ بِذَلِکِ، وَ شَایَعَ فِیهِ، وَ اخْتَارَهُ، وَ أَعَانَ عَلَیْهِ، وَ أَلْحَقَهُمْ بِدَرْکِ الْجَحِیمِ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ بِوَلَایَتِکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.»19 سلام بر بتول شهید، دختر پیامبر رحمت و همسر وصّی حجت و به همه فرزندان وی.
بندگی محبوبه رسول:
فاطمه (سلام الله علیها) در زمره عبادالله صالحین هستند که قرآن شریف آن بانو را از جمله «عباد الله» برآورد فرموده است. وقتی داستان ایثار پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) را بیان کرده می فرماید: «إِنَّ الأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا»20 ابرار از کاسهای مینوشند که آن رنگ و بوی کافور به خود گرفته است. اما کافور خود چیست؟ «عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا»21آن چشمه گوارایی است که از آن عبادالله (بندگان خالص) مینوشند. این چشمه هر کجا و هر زمان که اینها اراده کنند از جایی میجوشد. سپس در مقام بیان این که آنها کیستند بر آمده است که عبادالله را معرفی میکند. آنها اصحاب کساء و پنج تن مبارک هستند که این داستان جزء مسلمان تاریخ اسلام است که «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا»22 وفاء به نذر خود کرده و از روزی که شر و سختیاش فراگیر محشر و اهل جمع است میترسند. داستان از آن قرار بود که حسنین (سلامالله علیهما) بیمار شده بودند و وقتی خدمت پیامبر اکرم (صلی اللهعلیه و آله) گفته شد فرمودند: سه روز روزه نذر کنید که اگر خوب شوند روزه بدارید، و چنین شد و به نذر خود وفا کردند. مبنای این روزه داری هم یکی خوف از سختی قیامت که شر آن گسترده است بود؛ ولی کار به این جا خاتمه نیافت که وقتی روزه گرفته شد، موقع افطار حادثهای رخ داد که؛ «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا»23 و به خاطر علاقة به خدای متعال، خاکنشین، یتیم و اسیر را طعام دادند. که سه قرص نان یکی حضرت امیر و دیگری حضرت فاطمه و دو نصف هم امام مجتبی و نیمی را امام حسین (علیهم السلام) دادند. «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَنُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لاَشُکُورًا»24فقط به فقط ما شما را به خاطر وجه خدا طعام دادهایم و از شما هیچ توقع پاداش و تشکری نداریم. به گل جمال الهی این کار شایسته را انجام دادهایم. «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا»25 ما از خدای خود به خاطر روزی میترسیم که در آن روز رخسار خلق غمگین است. اما در عوض پاداشهایی را که خداوند به این عبادالله عنایت فرموده به ردیف بیان میکند.
«فَوَقَاهُمْ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورًا»26خداوند آنها را از شرّ آن روز حفظ خواهد کرد و آنها را با روئی خندان و شادان ملاقات خواهد کرد.
-----------------------------
پی نوشت ها:
1. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 16، ص 284.
2. " التی". ر.ک: صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 574.
3. "علیه افضل سلام الله و صلواته". ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 574.
4. لوییس معلوف، المنجد، تحت واژه صدق.
5. سوره مبارکه ، آیه شریفه.
6. لوییس معلوف، المنجد، تحت واژه صدق.
7. شرح نهجالبلاغه، ج 10، ص 256.
8. شیخ صدوق، امالی، ص 393 و 394.
9. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
10. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
11. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
12. سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 125.
13. شیخ مفید، امالی، ص 281.
14. المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص162، تاریخ المدینه، ج 1، ص 11.
15. طبرسی، مفید اختصاص، ص 185.
16. بحار الأنوار، ج 97، ص196، ح 15- مصبا، [المصباحین] زِیَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِی الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِی الْمَوْضِعِ الْمَذْکُورِ وَ تَقُولُ
17. سوره مبارکه صف، آیه شریفه10.
18. بحار الأنوار، ج 97، ص 196، ح 15- مصبا، [المصباحین] زِیَارَةُ فَاطِمَةَ ع فِی الرَّوْضَةِ تَقِفُ فِی الْمَوْضِعِ الْمَذْکُورِ وَ تَقُولُ
19. بحار، ج 97، ص 198، باب 5، ح 16- ذِکْرُ زِیَارَتِهَا ع مِنْ بَیْتِهَا وَ بِالْبَقِیعِ تَقُولُ
20. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 5.
21. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 6.
22. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 7.
23. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 8.
24. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 9.
25. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 10.
26. سوره مبارکه انسان، آیه شریفه 11.
بر اساس حدیث قدسی اشاره به مقام حضرت صدیقه طاهره (س) که خدا می فرماید :
ما اساس خلقت را بر پایه و اساس خلقت وجودی حضرت زهرا (س) قرار دادیم :
لو لاک لما خلقت الافلاک
و لولا علی لما خلقتک
و لو لا فاطمه لما خلقتکما
از آموزه های اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا (س) برای زن ها و دخترها این است که مکتب فاطمه (س) به دخترها و زن های ما می آموزد که مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر باشند .
حضرت زهرا (س) به همه می آموزند که چگونه از یک زندگی طیبه و حیات پربار انسانی برخوردارگردند .
ازمهمترین و بارزترین حرکت حضرت زهرا (س) بحث دفاع از ولایت ایشان است .
ولایت مداری حضرت زهرا (س) و دفاع از حضرت علی (ع) به عنوان امری شخصی ، فردی نبوده است ، بلکه در واقع مساله امت و اصل اسلام بوده و به همین دلیل حرکت حضرت فاطمه(س) در این رابطه ، حرکتی در راستای حمایت از امت اسلامی و رسالت مکتبی به شمار می آید .
همچنین خطابه آتشین ایشان در مسجد و پاسداری از ولایت ، نشان دهنده این است که یک زن در سخت ترین شرایط همچون استوانه ای محکم ، محور یک حرکت اجتماعی و سیاسی قرار دارد که حضرت زهرا (س) محور تداوم مقاومت و حفظ ولایت بودند .
شخصیت حضرت زهرا (س) از جنبه فردی و خانوادگی :
به طور مختصر می توان گفت که در تفکر اسلامی آن طور که در قانون اساسی ما انعکاس دارد ، حفظ جایگاه خانواده و تحکیم آن ، محور توسعه است و هرگونه توسعه ای باید با تحکیم جایگاه خانواده صورت پذیرد . از مهمترین اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) که به عنوان الگوی شایسته امروزی می توان نام برد عبارتند از :
- اصل مشارکت در امور زندگی
- اهمیت دادن به تربیت فرزندان
- فرمان پذیری حضرت زهرا (س) از حضرت علی (ع)
- آگاهی به اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی
- حاکمیت انضباط ، نظم و برنامه بر زندگی حضرت زهرا (س) و فرزندان او .
حضور فعالانه حضرت زهرا (س) در عرصه های سیاسی و اجتماعی کاملا جدی و ایجابی بود نه سلبی و بی طرفانه .
حضرت امام خمینی (ره) حضور حضرت زهرا (س) در صحنه های سیاسی و اجتماعی را الگوی زنان ایرانی می داند و مشارکت زنان در شکل گیری انقلاب را تاثیر الگویی از زندگانی حضرت فاطمه زهرا (س) معرفی می کنند .
اینکه می گویند : زن یا در خانواده می تواند موفق باشد یا در اجتماع و در هر دو جناح نمی تواند موفق باشد ، مقام معظم رهبری می فرمایند :
حضرت زهرا (س) این تفکر غلط را باطل کردند و نشان دادند که زن می تواند هم در جامعه موفق باشد و هم در اجتماع . ما اگر از شخصیت جامع آن حضرت فقط بحث عفاف و حجاب را مطرح می کردیم و ابعاد فکری ، سیاسی ، اجتماعی و علمی را مطرح نمی کردیم شخصیت ایشان همچنان مهجور می ماند .
از نکات بسیار مهم و ارزشمندی که باید به آنها اشاره نمود یکی نزول سوره مبارک کوثر و دیگری انتخاب نام حضرت زهرا (س) می باشد :
سوره شریف کوثر که به سوره حضرت زهرا (س) نام گرفته سوره منحصر به فردی است زیرا 6 کلمه : " اعطیناک ، کوثر ، فصل ، و انحر ، شانئک و ا بتر " در هیچ جای قرآن تکرار نشده و فقط یک بار در قرآن آمده است .
گرد آورنده : م . موسی زاده
{نقل از سایت مهندسی فرهنگی}
«اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بَعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمُک»
اشاره:
بحث از زندگانی و سیره ی معصومین(ع) به ویژه حضرت صدّیقه ی کبری، فاطمه ی زهراء(سلام الله علیها) دارای آثار و برکاتی است که از جمله آنان تفکر و اندیشه، عبرت آموزی، تقویت ایمان، الگو گرفتن، درس وحدت، ریشه یابی و حل مشکلات، احیای دین و ایمان، ارتباط با بزرگان و درس دین داری و تقوا می باشد.
جایگاه و مقامات دختر مکرّم پیامبر اعظم(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) نزد پروردگار از نزول "آیـــه ی تطهیر*، آیه ی مباهله**، آیه ی مودّت***و سوره ی الکوثر" به دست می آید. شخصیتی که بر طبق آیه ی تطهیر از هرگونه ناپاکی، منزّه هست و بر طبق سوره کوثر، منبع و مصداق خیر کثیر(ارزش فراوان) و بر طبق داستان مباهله، حضور درکنار پدر بزرگوارش پیامبر مکرّم حضرت محّمد مصطفی(ص)، شوهرش، حضرت علیّ مرتضی(علیه السلام) فرزندان ارجمندش، حَسَنین(علیهما السلام) اتمام حجت الهی به رهبر مسیحیان و مخالفان شد.
از برکات و آثار وجودی آن حضرت، بیش از هزار سال می گذرد و میلیون ها انسان در هر شبانه روز با استمداد از شخصیت معنوی آن بزرگوار به پیشگاه خداوند، توسل می جویند. امید است خوانندگان عزیز، در این مقاله کوتاه با گوشه هایی از شخصیت و برکات وجودی آن دردانه ی پیامبر(ص) و بانوی عصمت و طهارت و کرامت(س) آشنا شوند.
1 ـ میلاد کوثر
بزرگانی همانند شیخ کلینی، شیخ طوسی، ابن شهرآشوب، شیخ طبَرسی، اربلّی، سیّد ابن طاووس و علامه مجلسی(رضوان الله علیهم) ولادت آن بزرگوار را روز جمعه، بیستم جمادی الثانی در سال پنجم بعثت(در سنّ 45 سالگی پیامبرصلّی الله علیه وآله) از پدری که اشرف مخلوقات و خاتم پیامبران بود و مادری پاک دامن به نام خدیجة بنت خُویلِد(س) در شهر مکّه ی مکرّمه می دانند. (1 )
داستان بارداری حضرت، بسیار قابل توجه و آموزنده است. روایت شده رسول خدا(ص) روزی با اصحاب خود از جمله حضرت علیّ بن ابی طالب(ع)، عمار بن یاسر، حمزة و عباس بن عبد المطّلب نشسته بودند که جبرئیل امین، بر پیامبر(ص) نازل و ندا داد:« ای محمّد، پروردگارت جلّ و علا، سلامَت می رساند و می فرماید: چهل روز از خدیجه، دوری گزین».
به این ترتیب، پیامبر(ص) روزها، روزه بود و شب ها در منزل فاطمه بنت اسد(مادر امام علیّ علیه السلام) تا صبح عبادت می کرد. پس از چهل شبانه روز، فرشته ی وحی، طبقی از طعام بهشتی برای پیامبر(ص) آورد و گفت:« پروردگار می فرماید: امشب با این طعام ها افطار کن و شب نزد خدیجه برو و با او نزدیک شو، که خداوند می خواهد در این شب، از نسل تو و خدیجه، فرزندی پاک بیافریند». آری وجود مقدس حضرت فاطمه(س) این چنین منعقد شد.
2 ـ اسامی ، القاب و کنیه ها
برای حضرت زهرا(س) بیش از صد اسم، لقب و کنیه گفته شده که مهم ترین آن ها عبارتند از: فاطمة، بتول، مبارکة، محدثّة، راضیّة، مرضیّة، طاهرة، صدّیقة، سیّدة، حوریّة، نوریّة، شهیدة، محبوبة، عفیفة، حبیبة، صفیّة، عالمة، معصومة، مظلومة، منصورة، جمیلة، مطهّرة، حکیمة، عقیلة، عابدة، باکیة، صابرة، امینة، امّ الائمة، امّ ابیها، امّ الخیرة، امّ الفضائل، امّ المومنین، امّ العلوم، و... .
رسول خدا(ص) : «انّ ابنَتی فاطمة[س] ملأ اللّه قلبها وجوارحها ایماناً الى مشاشها ففرغت لطاعة اللّه». یعنی؛ خداوند دل و جوارح دخترم فاطمه[س] را عمیقاً سرشار از ایمان ساخته است و او همواره در اطاعت و فرمان برداری خداوند به سر می برد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «انّما سِمّیت ابنتی فاطمة لأنّ اللّه فطَمَها وفَطم مُحبّیها من النّار». یعنی؛ همانا دخترم «فاطمه» نامیده شده، زیرا خداوند او و دوست دارانش را از آتش جهنّم می رهاند. (2 )
3 ـ تربیت، فضایل و کمالات انسانی
رسول خدا(ص) فرمود: «فاطمة[س] سیّدة نساء العالَمین». یعنی؛ [دخترم] فاطمه، بهتر بانوان جهانیان است. (3 )هم چنین فرمود: «فاطمة أعزّ البریّة علیّ». یعنی؛ فاطمه[س] عزیزترین آفریدگان خداوند نزد من است. همین طور فرمود: «انّها بَضعة منّی او شَجعة منّی». یعنی؛ فاطمة[س] پاره تنِ من و بخشی از وجودم می باشد. (4 )
در شأن و فضایل و کمالات حضرت فاطمه زهرا(س) از پیامبر اکرم(ص) سخنان فراوانی نقل شده است که علاقه مندان به آثار و منابعی مانند فضایل الخمسة من الصحاح الستّة تــــالیف مرحوم آیت الله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی[ ج3، المقصد الثالث] و منابع روائی دیگر مراجعه نمایند.حضرت صدّیقه ی کبری در نگاه ائمه معصومین(ع)، صحابه، محبّان و دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی نیز از شخصیت و جایگاه بلند مرتبه ای برخوردار است که به چند نمونه اشاره می شود:
امام جعفر بن محمّدٍ الصادق(ع) فرمود: «انّما سُمّیت فاطمة لأن الخلق فُطموا عن معرفتها». یعنی؛ همانا فاطمه نامیده شده است، زیرا مردم ومخلوقات از درک و فهم مقام او ناتوانند. (5 )
امّ سلمة می گوید: «هرگاه فاطمه(س) خدمت رسول خدا(ص) می رسید، حضرت پیامبر(ص) به پا بر می خواست و دخترش را می بوسید و به او خوش آمد می گفت و دستش را می گرفت و در جای خود می نشاند... راز خود را با او در میان می گذاشت و در انجام کارها با او مشورت می کرد». (6 )
ابن صبّاغ مالکی می نویسد: «فاطمه دختر کسی است که سوره اِسراء[بنی اسرائیل]، در شأن او نازل شده است، وی همسنگ خورشید و ماه و دخت برترین انسان، میلادش پاکیزه و به اتفاق دانشمندان، بانوی بانوان است». (7 )
4- ویژگی ها و کمالات انسانی آن حضرت
الف: دانش و معرفت
آن علیا مخدّره یکی از راویان حدیث و حاملان آن بوده است، به طوری که «مُصحَف فاطمة» یکی آثار منسوب به آن حضرت هست که متأسفانه باقی نمانده است! ولی گفته می شود در اختیار حضرات ائمه ی اهل بیت(ع) بوده که به یکی پس از دیگری منتقل شده و هم اکنون در اختیار منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عجّل الله فرجه) می باشد.در خطبه هایی که حضرت فاطمه ی زهرا(س) بعد از رحلت جان سوز پدر بزرگوارش نبیّ مکرّم(ص) در جمع صحابه در مسجد النبیّ(ص) و در خانه ی خود ایراد فرمود، بهترین دلیل بر علم و دانش و معرفت ایشان می باشد. (8 )
ب ـ فضایل اخلاقی
صفات و کمالات اخلاقی مانند: نجابت، مروّت، سخاوت، شجاعت، بخشش، جمال و اندام موزون، نرم خویی، سعه صدر، صبر و بردباری، مهربانی، متانت، عفّت و پاک دامنی، خویشتن داری، حق گویی، حفظ اسرار، وفای به عهد و پیمان، صداقت و راست گویی، ایثار، تقوا وعبودیت، صراحت لهجه و فصاحت کلام، قناعت پیشگی، ساده زیستی، مناعت طبع، دوری از تجمّل، غرور، حِرص، غیبت، تهمت، دروغ و... بخشی از دنیای شخصیت ممتاز آن یگانه ی دوران و جگر گوشه پیامبر(ص) هست که این گونه صفات و کمالات اخلاقی و معنوی، فقط در بانوان آسمانی و ملکوتی یافت می شود.
ج ـ ایمان، خداشناسی بندگی
رسول خدا(ص) فرمود: «انّ ابنَتی فاطمة[س] ملأ اللّه قلبها وجوارحها ایماناً الى مشاشها ففرغت لطاعة اللّه». یعنی؛ خداوند دل و جوارح دخترم فاطمه[س] را عمیقاً سرشار از ایمان ساخته است و او همواره در اطاعت و فرمان برداری خداوند به سر می برد. (9 )
حضرت زهرا(س) فرزندانی را تربیت نمود که هر کدام با ایفای نقش بی نظیر خود، درس عزّت و سربلندی، عشق و وفاداری، تقوا و عبودیت، صبر و شکیبائی، شجاعت و کرامت، جهاد و مبارزه، مهر و عاطفه، ایثار وگذشت، جان فشانی در راه خدا و اسلام، صلح و مدارا و... را از خود به یادگار گذاشتند و برای مسلمانان اسوه و الگو شدند.
حسن بصری می گوید: در میان امت اسلامی، فردی نیایش گرِ و اهل عبادت از فاطمه سراغ ندارم. وی به قدری به عبادت (ذکر و رکوع و سجود و دعا) می ایستاد که پاهای مبارکش متورّم می شد و از ترس خدا در نماز نفسَش به شماره می افتاد. (10 )
د ـ جهاد و مبارزه پی گیر برای خدا
آن حضرت پس از ظهور اسلام در کنار پدر بزرگوار، مادر مکرّمه اش و بنی هاشم در حالی که کودکی دو ساله بود، به مدت سه سال در محاصره شِعب ابی طالب شرکت داشت و انواع سختی ها و مشکلات و دشواری های زندگی را با اخلاص تحمل نمود. (11 ) حدود یک سال بعد، مادر فداکار و مهربان خود را هم از دست داد.
آن بزرگوار پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه، به همراه چند تن از بانوان مسلمان، سختی های زیادی را نیز متحمل شد و در محله ی «قبا» به پدر ملحق گردید.در جنگ های بَدر، اُحد، أحزاب، خیبر، تبوک، فتح مکه و... همانند سایر بانوان مسلمان حضور داشت و نقش و وظیفه ی انسانی و اسلامی به جنگ جویان مسلمان و درمان آن ها و سایر خدمات را ایفاء نمود.
5 ـ ازدواج و تربیت نسل پیامبر(ص)
در سال دوم هجرت که آرامش نسبی در بین مسلمانان مدینه بر قرارشده بود، بزرگان قریش مکرر برای ازدواج با ایشان، از پیامبر اکرم(ص) خواستگاری کردند ولی نه تنها حضرت زهرا(س) نمی پذیرفت، بلکه پیامبر(ص) نیز می فرمود: «در باره ی ازدواج او منتظر فرمان خدا هستم». تا اینکه امام علیّ بن ابی طالب(ع) در حالی که بیست و یک سال سنّ داشت به خواستگاری صدیقه ی کبری (س) آمد و مورد پذیرش پیامبر(ص) و دخترش واقع شد و این ازدواج آسمانی با کمترین هزینه و ساده ترین شکل انجام شد که همواره برای انسان های دوست دار کمال و عشق و معنویت، الگو و درس آموز بوده، هست و خواهد بود. (12 )
ثمره ی این پیوند نیک و پسندیده (هم کُفو بودن) ولادت فرزندانی همانند سبط اکبر، حضرت امام حسن(ع)، سیّد الشهداء، حضرت امام حسین(ع)، حضرت زینب کبری(س)، امّ کلثوم و محسن شهید(سقط شده) می باشد که تا قیامت افرادی مانند آن ها، زائیده نشده و نخواهد شد. (13 )حضرت زهرا(س) فرزندانی را تربیت نمود که هر کدام با ایفای نقش بی نظیر خود، درس عزّت و سربلندی، عشق و وفاداری، تقوا و عبودیت، صبر و شکیبائی، شجاعت و کرامت، جهاد و مبارزه، مهر و عاطفه، ایثار وگذشت، جان فشانی در راه خدا و اسلام، صلح و مدارا و... را از خود به یادگار گذاشتند و برای مسلمانان اسوه و الگو شدند.
6 ـ بیماری، وصیّت و شهادت
حضرت زهرا(س) بعد رحلت جان گداز پدر بزرگوارشان، حضرت محمّد بن عبدالله(ص) چند ماهی بیشتر زندگی نکرد و در این مدت نیز به قدری اشک می ریخت که ایشان را یکی از «بکّائین» شمرده اند و هیچ گاه خندان دیده نشد.(14 ) علت گریه های آن مخدرّه هم نگرانی از انحراف مسیر امت مسلمان از صراط مستقیم الهی(مسیر امامت راستین) بود که بد بختی و مشکلات مادی و معنوی از نتائج آن بـود.
روزی امّ سلمه(یکی از همسران پیامبر) بر ایشان وارد و عرض کرد: «ای دختر پیامبر(ص) چگونه صبح کردی؟». حضرت فرمود:« با غم و اندوه گذراندم!. پدرم را از دست دادم. خلافت و امامت پسر عم و شوهرم غصب شد و بر خلاف دستور خدا و رسول خدا(ص)، امامت را از او گرفتند، زیرا از او کینه داشتند، چون پدرانشان را در جنگ بدر و احد کشته بود». (15 )
گریه های فراوان او باعث ناراحتی و اعتراض مردم شد. آن بانوی نمونه اسلام، روزها دست حسینین(ع) را می گرفت و بر سر قبر مطهّر رسول خدا(ص) می رفت و پس از گریه و ندبه به نزد قبور سایر شهداء و سربازان فداکار می رفت و اشک می ریخت. حضرت امام علیّ(ع) سایه بانی برای محافظتِ ایشان از سوزش حرارت آفتاب، ساخت که به «بیت الأحزان» معروف شد. (16 )
امام جعفر صادق(ع) فرمود: «در اثر ضرباتی که قنفذ، بر پیکر نازنین حضرت زهرای مرضیّه(س) وارد ساخت، سقط جنین کرد و به آن علت، پیوسته رنجور و ضعیف می گشت تا اینکه در بستر افتاد و امیر المؤمنین(ع) و اسماء بنت عمیس پرستاری ایشان را می کردند». (17 )یک روز گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش رفتند و عرض کردند: ای دختر رسول خدا(ص) حال شما چطور است؟ فرمود: «به خدا سوگند، به دنیای شما علاقه ای ندارم. از مردانتان دل گیرم... . وای به عقیده ی سست و رأی متزلزل آن ها، چه کار بدی کردند و مستوجب غضب خدا گشتند!. در عذابِ دوزخ مخلّد شدند... . وای به حالشان، چگونه خلافت را از علیّ(ع) گرفتند. به خدا سوگند علت کنار گذاشتن او جز این نبود که از شمشیر برّان و دلاوری ایشان در راه خدا ناراحت بودند. به خدا سوگند، اگر خلافت را از او نگرفته بودند مردم را با کمال راحتی به سوی سعادت و خوشبختی هدایتشان می کرد... . کار این مردم بسی شگفت انگیز است!؟ چرا چنین کردند؟... به خدا ســـوگند نالایقی را به جای فرد لایقی قرار دادند!؟... نمی دانند که به جای اصلاح، ایجاد فساد کردند... . اکنون آماده حوادث ناگوار و منتظر شمشیرهای برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتوری ستم کاران باشید. بیت المال شما را غارت خواهند کرد و منابع شما را به جیب خواهند ریخت... آیا می توانیم شما را به هدایت مجبور کنیم، در حالی که خودتان از آن کراهت دارید!؟...». (18 )
آن علیا مخدّره یکی از راویان حدیث و حاملان آن بوده است، به طوری که «مُصحَف فاطمة» یکی آثار منسوب به آن حضرت هست که متأسفانه باقی نمانده است! ولی گفته می شود در اختیار حضرات ائمه ی اهل بیت(ع) بوده که به یکی پس از دیگری منتقل شده و هم اکنون در اختیار منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عجّل الله فرجه) می باشد.
در روایت وارد شده است که حضرت امام علیّ علیه السلام از حضرت زهراء (س) پرسید: «چرا این قدر گریه می کنی؟». عرض کرد: «برای گرفتاری آینده ی تو گریه می کنم...». فرمود: «گریه نکن به خدا سوگند، این گونه امور نزد من مهم نیست...». (19 ) پس از حدود چهل روز حزن و اندوه و بیماری سخت حضرت زهرای اطهر(س)، کسالت ایشان بیشتر شد. یک روز به همسرش امام علی علیه السلام عرض کرد:«ای پسر عموی مهربان، آثار و علائم مرگ را در خودم مشاهده می کنم. گمان می کنم به زودی به پدرم ملحق می شوم، می خواهم وصیّت کنم». امام علیّ(ع) فرمود:« هر چه می خواهی بگو که به آن ها عمل خواهم کردم».
حضرت صدیقه ی کبری(س) وصیت های خود را به شرح زیر بیان داشت: «1 ـ ای پسر عمو، مردها بدون همسر نمی توانند زندگی کنند... خواهشمندم بعد از من با اُمامة(دختر خواهرم، زینب) ازدواج کن، زیرا نسبت به کودکان من مهربان است.2 ـ برای من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازه ام، حجم بدنم پیدا نباشد... .3 ـ مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار. اجازه نده اشخاصی که حقّم را غصب کرده اند و اذیّت و آزاری نمودند، بر من نماز بخوانند و یا به تشییع جنازه ام حاضر شوند...». (20 )
پس از رحلت جان سوز و حزن انگیزِ یگانه دختر رسول ختمی مرتبت(ص) که اسماء بِنت عُمیس تنها شاهد و گزارش گر آن می باشد، می گوید: «امام علی(ع) گریه و ناله از کودکان، زنان و علاقه مندان بلند شد و مردم از مرد و زن برای عرض تسلیت به خانه ی آن حضرت می آمدند و خواستار مشارکت در مراسم غسل و کفن و تشییع حضرت زهرای اطهر(س) بودند که امام علیّ(ع) بنا به وصیت آن حضرت، شبانه مراسم غسل و کفن را انجام داد و با حضور تعدادی از اصحاب و یاران مانند عباس، فضل، مقداد، سلمان، ابوذر، عمّار، بُریده، عقیل، حُذیفه، ابن مسعود و حسنیین(ع) پیکر پاک و مطهّر آن بزرگوار و دختر شهیده و مظلومه پیامبر خدا(ص) را در تاریکی شب، آهسته و آرام در سکوتِ مطلق شهر مدینه در مکانی مجهول(نا مشخص) به خاک سپردند. امام علیّ(ع) پس از توقف کوتاهی در کنار قبر و تهیه ی صورت هفت یا چهل قبر تازه به خاطر ترس از دشمنان، با اندوهی فراوان به خانه بازگشت. صبح که اصحاب برای شرکت در مراسم آماده می شدند، متوجه شدند که شبانه مراسم خاک سپاری دختر عزیز پیامبر(ص)انجام شده است!... ».(21 )
در باره تاریخ دقیق شهادت حضرت صدیقه ی کبری(س) در بین تاریخ نویسان اختلاف وجود دارد. برخی مانند کلینی(صاحب اصول الکافی)، طبری(صاحب دلائل الامامة)، کفعمی(صاحب مصباح)، سید مرتضی(صاحب عیون المعجزات)، سید ابن طاووس(صاحب اقبال الأعمال) و محدّث قمی(صاحب منتهی الآمال) تاریخ رحلت و شهادت را سیزدهم جمادی الاُولی می دانند.
دلیل عمده این قول هم روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمود: «فاطمه[س] بعد از رحلت پیامبر[ص] هفتاد و پنج روز زنده بود». برخی دیگر از نویسندگان به علت روایت امام باقر علیه السلام که نقل شده، حضرت زهرا(س) بعد از رسول خدا(ص) نود و پنج روز زندگی کرد، می گویند؛ آن بزرگوار در سوّم جمادی الثانی سال یازدهم هجری به ملکوت اعلی پیوست.(22 )
7ـ معرفی برخی از منابع مفید
جهت مراجعه و تحقیق بیشتر علاقه مندان و عزیزان، تعدادی از منابع مفید(عربی و فارسی) را تقدیم می کنم. امیدوارم مورد استفاده واقع شود:
1. أعلام الهدایة؛ فاطمة الزهرا(س)« سیّدة النساء»، [جلد 3] لجنة التحقیق فی المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، 1422ق- 1430ق .
2. پیشوایان هدایت؛ صدّیقه ی کبری حضرت فاطمه ی زهرا(س) [جلد 3]، گروه مؤلفان مجمع جهانی اهل بیت(ع)، مترجم: عباس جلالی، 1385 ش.
3. حیاة سیّدة النساء؛ فاطمة الزهراء(س)؛ دراسة و تحلیل، باقر شریف القرشی(ره)، تحقیق: مهدی باقر القرشی، 1430 ق.
4. مسند فاطمة الزهراء(س)، جلال الدین السیوطی، المطبعة العزیزیة، 1406 ق .
5. وفاة الصدیقة الزهراء(س)، السیّد عبدالرزاق المقرّم(ره)، المطبعة الحیدریة، 1370ق .
6. فاطمه زهرا(س)، بانوی نمونه اسلام، ابراهیم امینی، انتشارات شفق، 1384ش.
7. درس نامه ی حضرت فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت، مجید جعفر پور، نشر بیت الأحزان، 1390ش.
8. بیت الأحزان، شیخ عباس القمّی(ره)، ترجمه: سید محمود زرندی، 1386ش.
9. زهرا(س)؛ برترین بانوی جهان، ناصر مکارم شیرازی، نشر سرور، 1386ش.
10. فاطمه زهرا(س) مظلومه تاریخ، علی اصغر رضوانی، انتشارات صبح امید یاران، 1389ش.
11. الکلمة الغرّاء فی تفضیل الزهراء(س)، سید عبدالحسین شرف الدین العاملی(ره)، ترجمه: محسن بیدارفر، انتشارات الزهراء، 1362ش.
12. زندگانی فاطمه ی زهرا(س)، سید جعفر شهیدی(ره)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
13. فرهنگ سخنان حضرت زهرا(س)، محمد دشتی(ره)، عصر ظهور، قم، 1390ش.
14. تحقیقی در باره زندگانی اُمّ أبیها، صدیقه ی کبری فاطمه زهرا(س)، محمدکاظم القزوینی(ره)، ترجمه: سید محمد صالحی، نشر مهر،1390ش.
15. زندگانی حضرت زهرا(س)، احمد احمدی بیرجندی، آستان قدس رضوی(به نشر)، 1390ش.
16. فاطمة الزهراء(س)؛ وتر فی غِمد، سلیمان کتّانی، تحقیق المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، 1432ق.
17. فدک فی التاریخ، الشهید السید محمدباقر الصدر(ره)، ترجمه: محمود عابدی، کتابخانه بزرگ اسلامی، 1360ش.
18. فاطمة الزهراء(س)؛ قدوة و اُسوة، سید محمدتقی المدرسی، موسسة الوفاء، 1402ق.
19. فاطمة الزهراء(س) امّ الامامة و سیدة النساء، محمدحسن النائینی(ره)، موسسة الوفاء، 1404ق.
20. زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س) و دختران آن حضرت، سید هاشم رسولی محلاتی، انتشارات اسلامیة، 1398ق.
در پایان، ضمن عرض تسلیت شهادت بانوی کرامت حضرت صدّیقه ی زهرا(س)، یگانه دخت خاتم الأنبیاء، حضرت محمّدِ مصطفی(ص) به عموم شیعیان جهان و شیفتگان و محبّان آن بزرگوار، از خداوند بزرگ می خواهیم، توفیق شناخت بیشتر آن حضرت و الگو گیری از راه و رسم و سیره و زندگی ایشان را به همه، به ویژه بانوان عزیز مسلمان عنایت فرماید. ان شاء الله.
«سلام الله علیها یوم وُلدت و یوم اُستشهدت و یوم تُبعث حیّا»
پی نوشت:
*سوره ی احزاب آیه ی 33.
**سوره ی آل عمران آیه ی61.
***سوره ی شوری آیه ی 23.
1- کلینی، اُصول الکافی 1: 457؛ طوسی، مصباح المتهجد3: 773؛ اربلّی، کشف الغمة...2:75؛ طبرسی، اِعلام الوری بأعلام الهدی: 90؛ طبری(ابن رستم)، دلائل الإمامة :10؛ سید ابن طاووس، اقبال الأعمال : 263؛ ابن شهر آشوب، المناقب... 3: 357؛ مجلسی، بحار الأنوار... 43:7
2- کلینی، اصول الکافی 1: 461؛ ابن شهر آشوب، المناقب...3: 357؛ مجلسی، بحار الأنوار... 43: 16؛ درس نامه ی حضرت فاطمه(س) از ولادت تا شهادت، مجید جعفر پور 30.
3- حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین 3: 170؛ ابو نُعیم الإصفهانی، حلیة الأولیاء... 2: 39.
4- طوسی، الأمالی، مجلس 1 ح3؛ اهل البیت(ع) من کتاب أعیان الشیعة...، سید محسن امین العاملی، تحقیق: المجمع العالمی لأهل البیت(ع) 1: 491.
5- مجلسی، بحار الأنوار... 43: 19.
6- المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، أعلام الهدایة؛ فاطمة الزهراء(س)«سیّدة النساء» 3: 36.
7- ابن صبّاغ المالکی، الفصول المهمّة فی معرفة الأئمة(ع) 121.
8- ابن المغازلی، المناقب... 264؛ اربلّی، کشف الغمة...2: 176؛ طبری، دلائل الامامة 65؛آغا بزرگ الطهرانی، الذریعة... 21: 4248. ( کتاب هائی با عنوان"مسند فاطمة الزهراء(س)" از سوی نویسندگان شیعی و سنّی نوشته شده که علاقه مندان می توانند به جدیدترین آن ها به قلم استاد شیخ عزیز الله عطاردی مراجعه نمایند).
9- مجلسی، بحار الأنوار... 43: 56.
10- همان 43: 84 ؛ دیلمی، أعلام الدین فی صفات المومنین : 247.
11- طبری(محمد بن جریر)، تاریخ الاُمم و الملوک 1: 426.
12- شیخ صدوق، الخصال: 640؛ الأمالی : 474؛ مجلسی، بحار الأنوار... 43: 111.
13- اربلّی، کشف الغمة... 1: 472؛ خطیب البغدادی، تاریخ بغداد 1: 316.
14- ابن سعد، الطبقات الکبری 2: 85؛ طبرسی ، الإحتجاج... 1: 149.
15- مجلسی، بحار الأنوار... 42: 156؛ یوسفی غروی(محمدهادی)، موسوعة التاریخ الإسلامی 4: 143.
16- همان 43: 157.
17- طبری، دلائل الإمامة 45؛ مجلسی، بحار الأنوار... 43: 170
18- طبرسی، الإحتجاج 1: 147؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة 16: 233؛ مجلسی، بحار الأنوار 43: 161.
19- مجلسی، بحار الأنوار 43: 218.
20- ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع) 3: 362؛ طبری، دلائل الامامة 42؛ مجلسی، بحار الأنوار... 43: 214؛ یوسفی غروی(محمدهادی)، موسوعة التاریخ الإسلامی 4: 150.
21- مجلسی، بحار الأنوار... 43: 183.
22- کلینی، اُصول الکافی 1: 241؛ امینی(ابراهیم)، فاطمه زهراء(س)؛ بانوی نمونه اسلام: 197.
نتیجه عبادت بدون اخلاص
مردی بود که هر کار میکرد نمیتوانست اخلاص خود را حفظ کند و ریاکاری نکند، روزی چاره اندیشی کرد و با خود گفت: در گوشهی شهر مسجدی متروک هست که کسی به آن توجه ندارد و رفت و آمد نمیکند، خوبست شبانه به آن مسجد بروم تا کسی مرا ندیده خالصانه خدا را عبادت کنم در نیمههای شب تاریک، مخفیانه به آن مسجد رفت، آن شب باران میآمد و رعد و برق و بارش شدت داشت. او در آن مسجد مشغول عبادت شد در وسطهای عبادت، ناگهان صدائی شنید با خود گفت: حتماً شخصی وارد مسجد شد، خوشحال گردید که آن شخص فردا میرود و به مردم میگوید این آدم چقدر خداشناس وارستهای است که در نیمههای شب به مسجد متروک آمده و مشغول نماز و عبادت است. او بر کیفیت و کمیت عبادتش افزود و همچنان با کمال خوشحالی تا صبح به عبادت ادامه داد، وقتی که هوا روشن شد و به آن کسی که وارد شده بود، زیر چشمی نگاه کرد دید آدم نیست بلکه سگ سیاهی است که بر اثر رعد و برق و بارندگی شدید، نتوانسته در بیرون بماند و به مسجد پناه آورده است. بسیار ناراحت شد و اظهار پشیمانی میکرد و پیش خود شرمنده بود که ساعتها برای سگ عبادت میکرده است خطاب به خود کرد و گفت: ای نفس، من فرار کردم و به مسجد دور افتاده آمدم تا در عبادت خود، اَحدی را شریک خدا قرار ندهم، اینک میبینم سگ سیاهی را در عبادتم شریک خدا قرار دادهام، وای بر من چقدر مایهی تأسف است که این حالت را پیدا کرده ام.
{نقل از سایت عشق الهی}
مقدسترین واژه که پلیدترین واژه شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از خبرآنلاین، آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر امروز خود ذیل آیات 37 تا 40 سوره فاطر به بیان مفهوم واژه استعمار با معنای قرآنی آن پرداخت.
آیتالله جوادی آملی گفت: «استعمار از مقدسترین واژههای قرآنی است اما وقتی به دست ستمکاران افتاد از پلیدترین واژهها شد. استعمار قرآنی یعنی خداوند زمان و زمین را به مطالب علمی مزین کرد، انسان را به نیروی تدبیر مجهز کرد و انسان را در زمین آورد و از انسان به جد خواست که زمین را آباد کنند و هیچ احتیاجی به دیگران نداشته باشند و هر جا نفس میکشند روزی همان جاست. بنابراین اگر این آیات قرآنی به درستی در جامعه پیاده میشد تحریم و امثال تحریم افسانه بود. اگر جامعه ما قرآنی بود و اگر همه موازین و دستورات قرآن در جامعه به خوبی پیاده میشد ما دیگر به هیچ کس و هیچ چیز نیازمند نبودیم.»
مفسر قرآن و مرجع تقلید شیعیان درباره تفاوت معنای استعمار قرآنی و استعمار ستمگران توضیح داد: «تفاوت استعمار قرآنی و استعمار منحوث این است که در استعمار قرآنی همه چیز برای خداوند است و خداوند همه امکانات را آفرید و همه هوش واستعداد را به انسان داد و برای اینکه انسان روی پای خودش باشد و محتاج کسی نباشد از او خواست تا برای خودش کار کند تا زمین را آباد کند؛ اما استعمار ستمگران یعنی اینکه زمین و زمان مال شما همه چیز برای شما و تمام امکانات برای شما اما برای ما کار کنید.»
آیتالله جوادی آملی در ادامه گفت: «اینکه گفته میشود قرآن تمدن میآورد و تمدن ما در تدین ماست همین است یعنی خداوند همه چیز را به انسان داد و انسان را خلیفه قرار داد و به او گفت زمین را آباد کنید و آقای خودتان باشد. جامعه قرآنی یعنی همین را خوب بفهمد و خوب عمل کند. خداوند فرمود شما مدیریت دارید من شما را مدیر کردم. اگر کسی اینها را نداشته باشد که خداوند او را خلیفه خود نمیکند.»
(نقل ازسایت تبیان باکمی تصرف واصلاح در عبارات از طرف سید اصغر سعادت میر قدیم)
را ه های به دست آوردن آرامش


1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه کنید.(مخصوصا گریه برای حضرت سید الشهداء علیه السلام وگریه از خوف خدا و...)
2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره ی آرامش است، با زور نمی توان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان دارد دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید(وتفکر صحیح ودرست داشته باشید)
3- افراد آرام به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می برند.
4- وقتی احساس می کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاک کنید.
5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش می شود.{برای شادی خود دیگران را شاد نمایید)
6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه ای که هستند، زندگی می کنند و لذت می برند.
7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می کنید.(با آرامش، خود را به مراحل بالاتر برسانید)
8- هرچه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرام تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.
9- مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مؤدبانه ی شما، باعث ایجاد آرامش و احساس خوبی در شما خواهد شد.
10- سرعت حرکت شما با احساستان رابطه ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرام تر کنید، طولی نمی کشد که آرام خواهید شد. گاهی می توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.
11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟(صدای بعضی ها بطور طبیعی بلند است اشکالی در این نیست ولی صحبت باصدای غیر متعارف چندش آوروآزاردهنده است)
12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.
13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت.
• هر چند وقت یک بار ساعتتان را کنار بگذارید و خود را از فشار زمان نجات دهید.
• در آوردن کفشها به کاهش فشار عصبی کمک میکند.
• فشردن یک توپ کوچک، تنشهای عصبی را که در انگشتان و دستهای شما متمرکز شدهاند، خالی می کند.
• لباسهای گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می شود.
14- لحظه های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقتها آنها را به یاد آورید و درباره شان فکر کنید و لذت ببرید.(البته دقت کنید که بدست نااهلان نیفتد)
15- هوای دریا، و صدای امواج، همگی باعث آرامش می شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید. تماشای ماهی ها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می کند، زیرا ماهیها آرام شنا می کنند و آرام تنفس می کنند.
16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.
17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.
18- تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم می کند و به شما اجازه میدهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسائل پاک کنید.
19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یکی از با افتخارترین روشهای رسیدن به آرامش خاطر رسیده اید، آنگاه می توانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن القلوب (سوره رعد آیه 28). اگر از خدا دور افتادهاید، اکنون زمان آشتی است. داشتن یک تکیه گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می شود.
20- احساسات و مشکلات خود را به افراد مطمئن وصالح وصادق بگویید تا آرامش بیشتری احساس کنید.
21- یکی از مهمترین مهارتها در آرام بودن، فکر نکردن به مسائل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.(مسائلی که ارزش فکر کردن را ندارند)
22- شاد کردن دیگران، موجب آرامش می شود. نمی دانید چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به یک کارتن خواب نیازمند آبرومند غیر آلوده هدیه دهید. قدردانی کنید. دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه نیست!
23- اگر می دانستید که : «سیگار کشیدن + ورزش نکردن = ا سترس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمی کشیدید و ورزش کردن را به تعویق نمی انداختید.
24-مسؤلیت کاری را که در توان علمی وجسمی تان نیست برعهده نگیرید تاذهن ودل آرامی داشته باشید.
25-مسافرت کردن
26-احترام به دیگران
27-احترام به پدر ومادر ومعلم و...
28-مطالعه کتاب های مفید وسودمند
29-زیارت امام زاده ها وعلماء وسادات
30-دوری از سوءظن
31-یاد مرگ
32-دلبسته نبودن به زخارف ومال واموال دنیوی و...
33-قرائت قرآن
34-تسبیح حضرت زهراء( سلام الله علیها)
35-سجده های طولانی
36-صبر و توکل به خدا
37-یاد وذکر اهل بیت(علیهم السلام) بویژه حضرت امام حسین علیه السلام
38-ذکر صلوات
39-یاد گل نرگس حضرت ولیعصر(عج)
40-نمازهای پنجگانه ونماز شب
41-دیدن مناظر طبیعی وگل ها وگیاهان وپرندگان و..
مرحوم آیت الله بهجت ره
سایر لینک ها
چگونه می توان لحظاتی آرام و توأم با آسایش داشت ؟
اگر می خواهید همیشه سالم و شاداب باشید ...
با رعایت این نکات می توانید به آرامش دست یابید
آیا می خواهید جسم و روحی سالم داشته باشید؟
فاصله ی کوتاهی تا رسیدن به آرامش وجود دارد
دستیابی به آرامش و آسایش با استفاده از چند روش
اگر می خواهید همه ی عمر شاد باشید ...
با چند روش ساده می توانید به سلامت جسمی و روحی خود کمک کنید.
آیا می خواهید زندگی آرام و دلپذیری داشته باشید؟
{صبر و توکل به خدا ارامش ایجاد خواهد کرد}
(نقل ازسایت تبیان باکمی تصرف واصلاح در عبارات از طرف سید اصغر سعادت)

مهارتهای شاد زیستن

روانشناسی شادی و سلامت
خوانندگان مطالب بخش تجارت الکترونیک اطلاع دارند که در این بخش ما به معرفی کتاب یا نرم افزارهای برتر و برگزیده می پردازیم .
در این مطلب کتاب مهارتهای شاد زیستن به قلم آقای خسرو امیرحسینی به حضور معرفی می گردد. و اما بخشهایی از این کتاب :
" بی تردید انسان محور و اصل و اساس همه چیز است و با برخورداری از امتیاز خلیفه الهی، شان و منزلت معنوی ویژه ای دارد.به دلیل همین امتیازات، نسبت به سایرجانداران از برتری خاصی برخوردار بوده و همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی نیز اکتسابی هستند.انسان با شکوفایی استعدادهای بالقوه ی خود و جهت دهی مناسب به آنها، می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده، زندگی پر ازرونق، امید، نشاط، پویایی، و توام با سازندگی را برای خود و دیگران به طرزی شایسته بوجود آورد.
انسان خلق شده است تا در این دنیا زندگی کند، از نعمات الهی بهره بگیرد، به عظمت الهی بیشتر پی ببرد و بدرستی بندگی کند.
در واقع آنچه که زیر بنا و نقطه ی آغازین تحقق چنین هدفی است، خواست و اراده و اختیار فطری او برای شناخت بیشتر خویشتن و بهره گیری مناسب تر از قابلیت ها، ظرفیت ها و استعدادهای خدادادیش است.اوست که به همه چیز ارزش می بخشد و همه چیزبه خاطر اوست که آفریده شده است. پس کافیست که به علت و هدف آفرینش موجودات عمیق تر اندیشیده و ارزش را در حد خودش بشناسیم.
نقاط مثبت خود را تا می توانید ملکه ذهنتان کنید، تا به وسیله تصورات مثبت از خودتان شادی را به زندگیتان به ارمغان آورید.
آن موقع است که می توانیم زندگی پرثمر، جاویدان، پویا و خوشایندی را از او انتظار داشته باشیم. اگر بین توانایی های خدادادی او و این انتظارات تناسب و توازنی منطقی ایجاد کنیم، خواهیم دید که انتظاری معقول بوده و ایجاد چنین زندگی، خارج از توان او نیست و اگر بخواهد، به طور یقین می تواند زندگی شاد و سالمی داشته باشد.فقط کافیست که از داشته های خود بهتر بهره گیری کند تا بر اساس آن شادتر زندگی کند.
در این کتاب سعی شده است برخی از توانایی ها و داشته های انسان را احصاء کرده و به طور برجسته عرضه کند. آنگاه در حد ممکن راهکارهای بهره گیری از آنها را نیز ارائه کرده تا انسان های عاقل و با منطق به وسیله ی آنها، برای خود و جامعه، زندگی شاد و لذت بخشی را ترسیم نمایند."
همه انسان ها بنا به اصل تفاوت های فردی که دارند، دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیزهوش و با استعداد است.
هدف این کتاب این است که به چند مورد از عواملی که در شادتر کردن جریان زندگی آدم ها موثر هستند اشاره ای کرده و بدینوسیله موضوعاتی را برای فعالیت محققین و دلسوزان انسانیت انسان ها فراهم سازد تا در این زمینه، تحقیقات بیشتری را معمول داشته و ابعاد مختلف و عوامل موثر در شاد زیستن انسان ها را نمایان تر سازند و به این طریق انسانیت را از گرفتاری جدال و اضطراب و بیماری های روحی و روانی خود ساخته برهانند.
- شادی، عبارت است از احساس خوشبختی پایدار در زندگی شخصی، مفید بودن برای خود و جامعه و تحقق آرزو و رفع نیازهای عمومی.
- هنر شاد بودن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاه ترین زمان ممکن پس از وقوع آنهاست. - اگر از موفقیت دیگران شاد شویم، از موفقیت خود بیشتر لذت خواهیم برد. - افسردگی سم مهلک است که می تواند بنیان جامعه را دچار خطرهای جدی کند.
این کتاب شامل 3 فصل است که عناوین فصل های آن به شرح زیر است:
فصل اول: توانایی های انسان برای شاد زیستن
فصل دوم: مهارت های لازم برای شاد زیستن
فصل سوم: اختلالات رفتاری موثر در شادی
مشخصات کتاب :
نام کتاب: مهارتهای شاد زیستن
ناشر: انتشارات عارف کامل
تالیف: خسرو امیرحسینی
تعداد صفحات: 274 صفحه
برای تهیه این کتاب از طریق فروشگاه اینترنتی تبیان کلیک کنید.
.: Weblog Themes By Pichak :.